در حالی که رسانه?های اصلاح طلب در تلاش بودند تا پیش از سفر احمدی‌نژاد به زادگاه خاتمی، اشتیاق مردم برای استقبال از وی را کم و فرمایشی مخابره کنند، استقبال امروز مردم یزد در جریان پنجاه‌ودومین سفر استانی دولت، به‌حدی بود که این رسانه?ها را به کمای سکوت فرو برد.

به گزارش رجانیوز، سایت هواداران خاتمی روز گذشته در خبری توهین?آمیز به مردم یزد، ادعا کرده بود استقبال کنندگان احتمالی و اندک سفر استانی رئیس‌جمهور به بهانه تهیه صبحانه و وسایل ایاب و ذهاب در مراسم استقبال حاضر خواهند شد.

این در حالی است که توهین سایت مذکور به مردم یزد، حتی واکنش برخی از نمایندگان فراکسیون اقلیت را نیز برانگیخت، چنانکه کاظم فرهمند نماینده مردم مهریز و بافق در گفتگو با یک سایت اصلاح‌طلب، ضمن تکذیب این خبر اظهار داشت با توجه به اینکه شهر یزد زادگاه خاتمی است تنها تلاش بر این است که این سفر مشکل آفرین نشود.

چندی پیش نیز روزنامه اعتمادملی استقبال‌کنندگان از رئیس‌جمهور در سفرهای استانی را به دلفین‌هایی تشبیه کرده بود که برای گرفتن غذا بالا و پایین می‌پرند.

اما به نظر می رسد استقبال گسترده مردم یزد از رئیس‌جمهور آن‌هم در استانی که بین اصلاح‌طلبان به پایگاه این جریان شهرت دارد، پیام بسیار روشنی برای خاتمی است که به تازگی کاندیداتوری خود را در انتخابات دهم ریاست جمهوری اعلام کرده است.

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

یزدفردا -اصغر باقری :در مکتب بزرگ اسلام شکر نعمت چیزی است که بدان سفارش شده و از وظایف فردی وجمعی ما مسلمانان است، تا بدانجا که آمده هر گاه انسان به یاد نعمتی از نعمتهای الهی افتاد به شکرانه آن صورت بر خاک گذاشته و حمد الهی نماید. پدر و مادر نعمتی از نعمتهای بزرگ الهی هستند که شکر آنها بسیار سفارش شده و برکات زیادی برای فرزندی که به این وظیفه عمل نماید در پی داشته و اگر کسی بر خلاف این وظیفه، با پدر و مادرش بدرفتاری نماید عقوبت آن دامنش را گرفته و شرور دنیا و آخرت به او روی می آورد. براستی این حقیقتی است که: شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

یکی از بالاترین نعمتهای الهی در عرصه اجتماعی نعمت انبیاء و اولیای الهی است که ملت مسلمان ایران از سالیان دور مفتخر به ایمان و علاقه مندی انبیاء و به چهارده نور پاکی است که خداوند متعال به عنوان آخرین حجتهای خود برای اهل زمین قرار داده و هیچگاه ملت ایران از ولی نعمت خود آقا امام زمان (عج) غفلت نکرده و نخواهد کرد و تا کنون هم برکات غیر قابل وصفی در شکر گزاری از این نعمتهای بزرگ نصیب ملت ایران شده و می شود. براستی چه شد که ایران اشغال شده در جنگ جهانی دوم مانند آلمان و کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم نگردید؟ مگر فاتحان جنگ به تهران نیامدند تا هر کدام سهم خود را بردارند؟ آنها هر کدام با مداد بر نقشه ایران خطی کشیدند و سهمی برای خود مشخص کردند اما هیچگاه به توافق نرسیدند و در نهایت قرارشان این شد که همگی از ایران خارج شوند!! آیا این چیزی جز عنایتهای خاص الهی بود؟

چه شد که ملت ایران این افتخار را پیدا کرد تا در عصر غیبت نظامی بر پا نماید که در رأس آن یک مجتهد آگاه و عادل و در خط امامت و ولایت قرار بگیرد؟ آیا این چیزی جز ارادتهای خالصانه بسیاری به اهل بیت عصمت و طهارت بود؟ و هم اکنون این نظام اسلامی نعمتی بسیار بزرگ است که شکرش بر همه ما واجب و لازم و شکرش به حفظ و تقویت آن است به طوری که حضرت امام(ره) فرمودند حفظ نظام اسلامی از نماز بالاتر است.

یکی دیگر از نعمتهایی که بدان سفارش شده ایم شکر گزاری از مردمی است که به ما خدمت یا کمکی کردند. و شکرش هم به این است که آن خدمت یا کمک را به نحو شایسته تر بازگردانیم و اگر توانایی آن را نداریم حد اقل به صورت زبانی تشکر نماییم. خدمت ممکن است به صورت شخصیت حقیقی و یا حقوقی به ما برسد که تشکر نمودن از هر دو شخصیت بر عهده خدمت شونده است. دوست و دشمن دریافته اند که مقام عظمای ولایت یکی از شخصیتهای حقوقی است که توانسته سی سال کشتی نظام جمهوری اسلامی ایران را در برابر حوادث سهمگین داخلی و خارجی هدایت نموده و به ساحل نجات رسانده و همچنان پر نشاط و با تحرک به سمت اهداف والای اسلامی در حرکت است. مردم نجیب و فهیم هم به پاس قدردانی از این نعمت بزرگ و تشکر از این بزرگان در بهترین اوقات در پیشگاه الهی یاد آنها نموده و از برای امام راحل طلب رحمت و برای مقام معظم رهبری طلب سلامت و موفقیت می نمایند.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 113 پس از مقام معظم رهبری رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور قلمداد شده این جایگاه کانون خدمت رسانی به ملت و کشور است و اگر فرد شایسته ای در این پست قرار بگیرد و با رهبری نظام هماهنگ باشد می تواند خدمات ماندگاری را برای کشور به ارمغان آورد. و اگر فرد ناشایستی خود را به این جایگاه برساند نتیجه ای جز خسارت و بوجود آمدن بحرانهای داخلی و تضعیف وجهه بین المللی ایران اسلامی ندارد که در دوره هایی شاهد این مسائل بوده ایم.

و اما در این روزها ایران و دنیا نظاره گر این است که یزد چگونه از این شخصیت استقبال می نماید. کسی که با آمدنش گفتمان امام و انقلاب را احیاء کرد. کسی که افتخار دولت اصولگرا و به شدت تلاشگر را از مقام ولایت برای خود ثبت نموده کسی که بر گفتمان شاه سلطان حسینی خط بطلان کشید و توانست حق مسلم ملت در به دست آوردن انرژ ی هسته ای را از حلقوم قلدرهای جهانی بیرون بکشد. کسی که کار و تلاش بی وقفه برای ملت را پیشه خود ساخته. کسی که در سی امین سالگرد پیروزی انقلاب ابرقدرتی ایران را رسماً اعلام نمود. کسی که صهیونیستهای خون آشام را به خاک مذلت نشانده و دروغ بزرگ آنان را تحت عنوان هولوکاست برملاساخت. کسی که شعاری عمل کردن دولتهای پیشین در قبال هدفمند شدن یارانه ها را با برنامه ریزی هایی چون هوشمند نمودن مصرف سوخت کشور و طرح تحول اقتصادی در حال به اجرا در آوردن است. براستی یادمان هست چه کسانی گفتمان امام و انقلاب را به موزه تاریخ سپردند؟!!

کسی می آید که همرزم و یار شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. کسی می آید که تلاشهای چند ساله او باعث شده تا تحول عظیم ارسال ماهواره امید به فضا و بدون کمکهای خارجی صورت بگیرد. یادمان نرود که در سالهایی قبل مسئولینی بودند که در معامله ای مجهول و دور از شأن ملت ایران با صرف 120 میلیون دلار از پول این ملت تشریفاتی ترین هواپیمای جهان که متعلق به پادشاه برونئی بود را خریدند و 20 میلیون دلار دیگر هم برای تشریفات بیشتر آن هزینه کردند تا روح تجمل گرایی را به فضا پرتاب کنند!!؟

کسی می آید که با روی کار آمدنش استکبار جهانی بویژه امریکای جهانخوار و رژیم صهیونیستی عزا گرفته و عوامل داخلی شان که همان اصلاح طلبهای امریکایی باشند شوکه شدند. دشمن خوب فهمید که احمدی نژاد کیست. آنها فهمیدند که این مرد الهی حقوق هسته ای از دست رفته را به ملت بازخواهد گرداند. آنها فهمیدند که راه گفتمان شاه سلطان حسینی بسته شد و نخست وزیر گستاخ انگلیس دیگر نمی تواند در تهران هنگام مذاکره پاهایش را روی میز گذاشته و با ریش وزیر امور خارجه بازی کند!! آنها فهمیدند که دیگر نمی توانند به بهانه حمایت از اصلاح طلبان در امور داخلی کشورمان دخالت کنند. یادمان هم نرود که با روی کار آمدن بعضی، گری سیک مشاورعالی کاخ سفید را به تهران آوردند و چه حرفهای محرمانه ای با او زدند که نتوانست ذوق زدگی اش را بپوشاند و در کاخ سفید اعلام کرد: کسانی در ایران بر سر کار آمدند که حاضرند با اشاره ما تیر خلاص را به ولایت فقیه که خاری است در چشم ما بزنند!! و همه دیدیم که چه غائله هایی برای زدن تیر خلاص همچون قتلهای زنجیره ای و کوی دانشگاه و… به پا کردند!!؟

کسی می آید که با حضورش روح امید را در ملتهای مستضعف دمید و پیروزی حزب ا... لبنان و مردم غزه بر علیه اشغالگران، برگ سبزی است از حمایتهای دولت او از ملتهای لبنان و فلسطین. یادمان نرود از نامه محرمانه 2003 به بوش که اخیراً فاش شد و در آن نامه مسئولین وقت به نحو ذلیلانه ای وعده همکاری در خلع سلاح حزب ا… لبنان و وادادگی در مسئله هسته ای پیشنهاد کرده و خواسته شان حذف نام ایران از محور شرارت در کاخ سفید بود!!؟ جالب است که اسم ایران همان وقت به ثبت کاخ سیاه رسیده بود!!

کسی می آید که با کمال افتخار در جمع سران کشورها در سازمان ملل حمد و ثنای الهی نموده و از پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بویژه صدیقه طاهره فاطمه زهراء (س) و امام زمان (عج) نام می برد. یادمان نرود که سالها قبل و در سالی که کشورمان به نام امیرالمومنین (ع) مزین شده بود در جمع سران سازمان ملل عارش آمد که حمد و ثنای الهی کرده و از خداوند باری تعالی نام ببرد و در حین سخنرانی قالب خشت خامی از سوی ملت ایران به عنوان سمبل گفتگوی تمدنها آن هم توسط خانم بی حجاب به دبیر کل هدیه داد و نتیجه سناریوی گفتگو و هزینه های میلیاردی آن که از جیب ملت داده شد چیزی جز اشغال افغانستان و عراق و چند زن گرفتن آن وزیر مورد عنایت در پی نداشت.

کسی می آید که تابع قانون اساسی حاصل خون صدها هزار شهید است و به بهانه اصلاحات اصول مسلم قانون اساسی را زیر پا نمی گذارد و از کمبود اختیارات نمی گوید و لوایح دوقلو برای افزایش اختیارات و بر هم زدن ساختارهای قانونی به مجلس نمی دهد و استاندارش در یزد فرمان به رفراندوم گذاشتن لوایح دوقلو نمی دهد!!؟ و این افتخار نصیب یزد گردیده که به فرموده مقام معظم رهبری استانداری از جنس رئیس جمهور دارد. آیا تلاش شبانه روزی استاندار جای تقدیر و تشکر ندارد؟ اگر چه بعضی که دمخور با حزبهایی چون مشارکت هستند تحمل چنین استانداری برایشان سخت است و هر از چند گاهی با سیاه نمایی دم از قفل شدن استان و… می زنند!!؟ . این دولت اصولگرا و به شدت تلاشگر چنان همراهانش را در دولت به کار گرفته که اگر این روال نهادینه شود هیچگاه فرصت طلبها هوس ریاست های بالا به سرشان نخواهد زد. بیاییم و با آمدنمان از این خدمتگزار صدیق ملت تجلیل کنیم. خدمتگزاری که گفتمان امام و انقلاب را زنده کرد و بر آبرومندی ایران اسلامی و ملت افزود. بیاییم که با آمدنمان آبروی خود را بلند داشته ایم.

منبع: یزد فردا

در حاشیه اقدام تحسین برانگیز نخست وزیر ترکیه
علی اکبر عالمیان

شکست سنگین ارتش رژیم صهیونیستی در غزه، غیر از آن‌که بر ناتوانی و ضعف فراوان صهیونیست‌ها صحه گذاشت، مکانی برای نشان دادن چهره برخی از سیاستمدارانی بود که برخی از آنان همگام با ظالمان شدند و برخی دیگر نیز همراه با مظلومان. ذکر یک نمونه از هر دو گروه خالی از لطف نیست:

ادامه مطلب...

جواد حجتى - از ما اصرار بود و از او انکار. هرچه تلاش کردیم و ترفندهاى خبرنگارى به کار بردیم تا حداقل یک جمله از سابقه مبارزات و زندان رفتن خود بگوید، زیر بار نرفت و در نهایت آب پاکى را روى دستمان ریخت و با لهجه شیرین اصفهانى خود گفت: اگر بخواهید از خودم یک کلمه حرف بزنم اصلاً مصاحبه نمى کنم.حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضى آقا تهرانى در اوج شکل گیرى انقلاب اسلامى، طلبه مدرسه حقانى بود. مدرسه اى که به یکى از مهمترین مراکز یاران امام و انقلاب بدل شده بود و فداکارى ها و از خود گذشتگى هاى طلاب حقانى در شکل گیرى و دوام انقلاب اسلامى امرى قابل انکار نیست.آنچه که در پى مى آید گفت وگویى است که در آن رئیس مجمع نمایندگان تهران در مجلس شوراى اسلامى به بیان خاطراتى که به گفته خود پیش از این اینگونه مطرح نشده بود، از مدیریت، شوراى مرکزى و مبارزات دانش آموختگان حوزه علمیه حقانى پرداخت.


چه شد که به حوزه قم رفتید آنهم به مدرسه معروف حقانى؟

پاسخ به سؤال شما برمى گردد به ? سال مانده به انقلاب؛ بنده سال یازدهم دبیرستان را در حالى که قبول شده بودم رها کرده و به قم آمدم.

متولد چه سالى هستید ؟

آنچه در شناسنامه آمده سال 1/1/1336 است. البته قم آمدنم هم دلیل داشت. در دبیرستان که بودم احساسم این بود که این درس هایى که ما مى خوانیم نه به درد دنیایمان مى خورد و نه به درد آخرتمان! درس فیزیک ام خیلى خوب بود. استادى داشتیم به نام آقاى نعمت الهى. یادش به خیر. وقتى که سر کلاس ایشان مى آمدم بعد از آنکه درس و فرمول آن را مى گفت درباره همان درس مسئله اى را مطرح مى کرد و مى گفت که هرکه مى تواند این مسئله را حل کند نمره عالى مى گیرد. بنده که اکثر اوقات نفر اول بودم و البته گاهى هم نفر دوم و یا سوم. از همان موقع این سؤال را به ذهن داشتم که چرا ما این فرمول ها را مى خوانیم و آنهم در زمانى بود که فضاپیماها و آپولوها به فضا پرتاب مى شد و گاه سر صف صبحگاهى از روى ماکتى که از آن داشتند، معلمان در خصوص آن توضیح مى دادند. ولى به هر حال بنده احساس خوبى نداشتم.
آرام آرام یکى از بزرگان از علما که در محله ما مسجدى داشتند به بنده گفتند که شما عصرها که از دبیرستان برمى گردى پیش من بیا تا من هم از آن درس هایى که بلدم به شما بیاموزم.

ادامه مطلب...

جعفر فرجی: برداشت اول : غربت...

علامه دوانی مرحوم شده بودند. تلویزیون داشت مراسم تشییع پیکر ایشان را نشان می داد.

آنزمان فضای سیاسی کشور بشدت سنگین شده بود . در اوج تقابل و رویارویی کشور با "یکپارچه ترین صف دشمنان پس از انقلاب" و در حالی که دشمن در مرزها به خود آرایش نظامی گرفته بود و در اوج "بزرگترین مبارزه سیاسی پس از انقلاب" با جهان استکبار در بحث هسته ای که کشور نیاز مبرمی به ارسال نشانه های اقتدار و وحدت و یکپارچگی ملی به خارج از مرزها داشت ، بخاطر قیمت گوجه فرنگی شدیدترین توهین ها و جوسازی ها علیه منتخب مردم در حال عملیاتی شدن بود.

مجلس نیز به انحاء مختلف از ناکارآمدی دولت سخن می?گفت،کار به جایی رسیده بود که حتی برای تغییر ساعت بانک ها و ساعت رسمی کشور و ...، ساعتها صرف گذراندن قانون در برابر تصمیم دولت می شد. نخبگان و دلسوزان انقلابی نیز در برابر این هجمه ها یا به انفعال افتاده بودند یا به سکوت...

در حالی که تلویزیون داشت مراسم تشییع پیکر مرحوم دوانی را نشان می داد؛ به دکتر گفتم آقای دکتر شنیدید آقای دوانی قبل از فوتشان و بخاطر موضع گیری برخی از اعضا خانواده شان چه مکتوبی نوشته اند. گفت: نه من ندیده ام. گفتم آقای دوانی نوشته اند: به احمدی نژاد بگویید گمان نکند که تنها و غریب است و...

هنوز کلامم تمام نشده بود که دیدم دکتر با آنهمه غرورش سرش را به پایین انداخت و در حالی که نامه های روی میز را جابه جا می کرد و می خواست از من پنهان کند، قطرات اشک از چشمانش جاری شد. کلامم را خوردم و سکوت سنگینی بر فضا حاکم شد...

در دلم می گفتم که حتما این اشک های دکتر بخاطر فشار زیادی است که بر دوش خود احساس می کند و لابد دل او از این همه بی انصافی دوستان قدیمی و دشمنان کنونی گرفته است...

دکتر سرش را بالا آورد و گفت: ما چطور می توانیم بیش از هزار سال غریبی و تنهایی و فشار بر روی مولایمان را حتی برای لحظه ای تصور کنیم. خدا یک قطره ای از آن اقیانوس بیکران غربت ها و فشارهایی که امام زمانمان بصورت مستمر از دست دوستان و دشمنان می کشد، به ما هم می چشاند تا ما هم ذره ای غربت و تنهایی امام زمانمان را درک کنیم...

نمهای اشک هنوز از چشمان دکتر جاری بود و من در دل به افقی که او چشم دوخته بود حسرت می خوردم...

ادامه مطلب...