سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پست ترین دانش، آن است که از زبانت در نگذرد و والاترین دانش، آن است که در اعضا و جوارح پدیدار گردد . [امام علی علیه السلام]
اصولگرا
مشروح مناظره روانبخش و خاتمی درباره خط امام(ره)/1
خاتمی: خط امام، اصولی دارد/ روانبخش: امام فرمود منتظری کمرم را شکست، شما پایش را بوسیدید

عصر روز شنبه مناظره محمد رضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم و حجت الاسلام قاسم روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد که اغلب خبرگزاری ها، سایت ها و روزنامه ها نیز بخش هایی از این مناظره را پوشش دادند. رجانیوز، متن کامل این مناظره خواندنی را با عنوان "خط امام کجاست؟" در 2 بخش منتشر می کند:

بخش اول

خاتمی: قبل از هر چیز ابراز خوشبختی می کنم که دوستان بسیج دانشجویی این برنامه را برگزار کردند، این فتح باب بسیار خوبی است که باید به این عزیزان تبریک گفت و امیدواریم که این روند ادامه پیدا کند و ما شاهد فضای بهتری برای شنیدن حرفهای درست و اعتماد به عقل جامعه باشیم. امروز می خواهیم راجع به امام(ره) چند کلامی بحث کنیم، ابتدا یک سری اصولی است که لازم می دانم خدمت دوستان عرض کنم چراکه ممکن است آقای روانبخش اصول دیگری را در ذهن داشته باشند یا اینکه برخی از آنها را قبول داشته باشند. بینش امام برگرفته از یک مکتب بود که در رأس آن پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) قرار داشتند، بنابراین امام به مقتضای شرایط زمان و مکان، موضع گیری های خاصی داشتند که مجموعه آنها می تواند برای ما ارائه طریق کند. دوم اینکه هرچند امام(ره)، معصوم نبود و به غیر از معصومان همه درمعرض خطا و اشتباه هستند اما با دانشی گسترده و آگاهی به زمان و توکل به خدا، بهتر از هر کس دیگر مسائل را تجزیه و تحلیل می کردند.

ولی امام مثل کلام الهی و مثل بسیار از متون دینی کلامشان ناسخ و منسوخ دارد، امام در سیر زندگی تکامل دیدگاه داشتند و دقیقاً ملتزم به مسئله زمان و مکان بودند که بسیاری از سخنان امام در یک زمان و مکان خاص بیان شده و ناظر به موارد خاص است و برای فهم آن باید بدانیم فلسفه بیان آن صحبت ها چه بوده است؟ امام در زمان خود، قطعاً دارای دید خاص سیاسی بود و نسبت به جناح های سیاسی زمان خود بی تفاوت نبودند، امام رهبری واقعی بود که با حالت پدرانه خود اجازه ندادند، یک جناح حذف یا تضعیف شود و اجازه ندادند، رفتارهای خاص، سبب دوری یکی از جریان های سیاسی از انقلاب شود و هیچگاه نظر خود را به جریانها و احزاب گوناگون تحمیل نکردند. از طرفی امام هم دید سیاسی و سمت گیری سیاسی داشتند و نسبت به یک جریان نزدیک تر و نسبت به جریان دیگر دورتر بودند. اشتباه است اگر فقط کلام امام خمینی مد نظر قرار گیرد، همانطور که اشتباه است که فقط کلام الله را در نظر گرفت چراکه سنت هم داریم، لذا باید رفتارها و کردارهای ایشان نیز مورد مطالعه قرار گیرد. امام در سیاست ورزی مکتب داشت، شاید امام تنها فقیهی بود که معتقد بود اگر حکومت را نداشته باشیم، امکان اجرای احکام خدا وجود ندارد و این دیدگاهی استثنایی است. مکتب امام چند اصل داشت. اولین اصلش، اتکای به مردم بود و دومین اصلی که تأکید داشت، اسلامی بودن امور بود و روی محتوای اسلامی بودن تأکید داشت، اما نباید تردید کرد که امام از اسلام قرائت خاصی داشت و حتی ولایت فقیه را که اصل برجسته ای است و خود امام مطرح کننده آن بودند، نیز به شکل خاصی مطرح کردند چراکه بسیاری از مراجع، این اصل را به این شکل قبول نداشتند. در نهایت، اصل دیگر امام، اعتقاد به جمهوریت بود، بنابراین امام قرائت خاصی از اسلام داشت که آن را جاری و ساری کردند. امام در سیاست خارجی یک استقلال طلبی خاصی داشت که این یکی از نقاط برجسته دیدگاه امام است و از طرفی ایشان به کار جمعی و خرد جمعی اعتقاد کامل داشت و در اکثریت قریب به اتفاق موارد، خودشان به تنهایی تصمیم نمی گرفت و حتی فرماندهی کل قوا را در زمان بنی صدر به وی واگذار کرد و در زمان آقای رفسنجانی این مسئولیت را به عهده ایشان گذاشت، چراکه امام حکومت را یک مجموعه می دانست و این جور نمی دانست که یک فرد همه کارها را انجام دهد.

دیگر اینکه امام مصلحت سنج بود، یعنی آنچه برای ایشان اهمیت داشت، ورای آن چیزهایی بود که امروز برخی مطرح می کنند، مصلحت جامعه، مصلحت امت و نظام، برای امام اهمیت ویژه ای داشت و ایجاد مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در همین راستا بود که از یادگارهایی است که نظام جمهوری اسلامی را از بن بست در می آورد، لذا معتقد بود احکام اولیه را در موارد خاص می توان تعطیل کرد.

امام اعتقاد به اصلاح داشت و به خشونت و حرکات مسلحانه به هیچ وجه اعتقاد نداشت و هیچ نامه ای نمی توانید، در آورید که پیش و پس از انقلاب، حکمی مبنی بر اعمال خشونت داده باشد و این هم از اصول امام بود.

روانبخش: ابتدا از بسیج دانشجویی تشکر می کنم و روز وحدت حوزه و دانشگاه را تبریک عرض می کنم. امروز مشاهده می کنیم که وضعیت بسیار تغییر کرده که یک روحانی در جمع شما دانشجویان می آید و مورد مسایل گوناگون بحث و گفتگو می کند که این مدیون خون شهدایی همچون شهید مفتح و امثال ایشان است.

ابتدا توصیه ای دارم، وقت ما و شما دوستان گرانقدر است و هیچ چیز دیگری با عمر انسان قابل مقایسه نیست، در مناظره، بحث شکست و پیروزی نیست، لذا به دنبال کشف حقیقتیم که انشاءالله با دقت توجه کنید. موضوع این مناظره، نشانگر آن است که امروز خط امام و اندیشه او متعالی تر از گذشته است. امروز که امام در بین ما نیست، بسیار مشهورتر و معروف تر از گذشته است و اندیشه های ایشان نسبت به گذشته در تمام دنیا رواج یافته است، امروز در فلسطینیان، بر مبنای اندیشه امام با اسرائیل مقابله می کنند. در لبنان، در عراق و... با فکر امام با استکبار مبارزه می کنند و کفش خبرنگار عراقی بر رخ رئیس جمهوری امریکا برگرفته از فرهنگ استکبار ستیزی امام است. امام بارها گفته بود ما دندان های امریکا را خرد می کنیم و بارها تأکید کرده بودند که امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. این تفکر، اکنون مقابل کاخ سفید بروز می کند که آدمک بوش را می سازند و صحنه خبرنگار عراقی را تکرار می کنند. این فکر امام است و این امور نشان داد کسانی که در دوره اصلاحات می گفتند، اندیشه امام به موزه سپرده شده است،‌ خود به موزه تاریخ رفته اند و امروز دست و پا می زنند تا از موزه تاریخ خود را رها کنند. اندیشه امام امروز در بلندترین تریبون سیاسی دنیا یعنی سازمان ملل توسط رئیس جمهورمان تبیین می شود.

نکته دوم که باید عرض کنم این است که خط امام چیست؟ برخی فکر می کنند خط امام یعنی نوشته ایشان، همانند بازرگان که می گفت خط امام در جیب من است و آن را حکم امام می دانست.

در قرآن کلمه صراط، 41 مرتبه تکرار شده است، در نماز هم می خوانیم و در آیه ای ازسوره انعام می فرماید "وان هذه صراطی مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا السبل" این صراط مستقیم من است، در این راه حرکت کنید و در مسیر مستقیم الهی حرکت کنید. خط امام همان راه پیامبر و انبیاء الهی است و خود امام می فرماید که ولایت فقیه، استمرار حرکت انبیاء الهی است، بنابراین منظور از خط امام، جریانی است که برگرفته از راه انبیا واولیا خدا است.

اگر بخواهیم بدانیم که خط و راه امام، چه مؤلفه هایی دارد، خود ایشان این مولفه ها را مطرح کرده اند. ایشان در یک جمله همه حرفها را بیان فرموده اند و آن اینکه، راه من، از طریق ولایت فقیه می گذرد، لذا "پشتیبان ولایت فقیه باشید، تا به شما و مملکت شما آسیبی نرسد" این خطی است که خود امام ترسیم کرده اند اما به یک نکته باید توجه کرد که همیشه در طول تاریخ، راه انبیا و ائمه، دارای مدعیان زیادی می شود که از این مسیر سوء استفاده می کردند تا افکار خود را بیان کنند.

موسی که به کوه طور رفت، ابتدا قرار بود 30 روز آنجا باشد که خدا در قرآن می فرماید و "اتممناها بعشر" 10 روز دیگر به آن اضافه کردیم، دراین 10 روز، سامری آمد، گوساله ای آورد و گفت این خداست و از آن بدتر گفت "هذه الهکم و اله موسی" یعنی این هم خدای شما و هم خدای موسی است و خدایی که موسی شما را به آن دعوت می کرد، همین بود! که بعد موسی آمد اعتراض کرد و آن ماجرا که در قرآن آمده، یا در زمان پیامبر که هنوز جنازه ایشان برزمین بود، عده ای مسیر را عوض کردند و با اینکه شاهد غدیر و معرفی حضرت امیر به عنوان امام و رهبر بودند، گفتند خط پیغمبر ما هستیم! یا در زمان امیرالمومنین، علی(ع) که طلحه و زبیر بیعت را شکستند، ایشان خطبه ای ایراد فرمودند که "...و ان المبتدعات والشبهات هن المهلکات الامن حفظ الله، وان فی سلطان الله عصمة امرکم فأتوه طاعتکم غیر ملویه ولامستکره بها..." بدعت ها و شبهات، شما را به هلاکت می رسانند" و فرمودند "در حاکمیت الهی شما محفوظ می مانید" پس ازبیعت شکنی و حرکت آن ها به بصره، فرمودند: "الا و ان الطلحة و الزبیر قد تمالؤا علی سخطی امرتی و دعوا الناس الی الاصلاح" طلحه وزبیر، همراه با عایشه بر خشم بر حکومت من اجتماع کردند و مردم را به اصلاح طلبی در برابر حکومت فرا خواندند! اصلاحات در برابر خدا و حاکمیت الهی!

در زمان امیرالمؤمنین(ع)، 2 دسته گمراه شدند. اول بدعت گذارها و دوم کسانی که حرف امام را جور دیگری تفسیر می کردند. امروزنیز خط و سیره عملی امام روشن است و کسانی دچار گمراهی می شوند که یا چیزی به امام می چسبانند یا سخن امام را طور دیگری بیان می کنند. (تشویق حضار)

خاتمی: قبل از آغاز دور دوم صحبت هایم، یک شوخی بکنم، مثل اینکه مملکت دست یزدی ها است، من و آقای روانبخش هر دو یزدی هستیم و برادر بنده هم که طبیعتاً یزدی است، آقای مصباح یزدی هم یزدی است و آقای مرتضوی قاضی القضات هم یزدی است و 2 نفر هم که یزدی نیستند، فامیلشان یزدی است، آیت الله یزدی و ابراهیم یزدی و...

روانبخش: اینها که 4، 5 نفر بیشتر نیستند...

خاتمی: خوب به هر حال بحث همیشه سر اینهاست...

می پذیریم امام(ره) خط واصولی دارد، اما خط امام چیست؟ این مهم است، این خط ابعاد مختلفی دارد، یک نکته ای آقای روانبخش گفتند که با آن مخالفم، البته نمی شود گفت مخالف، بلکه مسایل را طور دیگری می دانم، ایشان گفتند که امروز افکار امام در همه جا رواج یافته، درصورتی که امروز افکار امام بسیار غریب است، گفتند منتظر الزیدی کفش هایش را با تفکر امام پرت کرد، ولی دیروز اطرافیان ایشان نامه ای نوشتند که امریکا و ایران، دو روی یک سکه هستند، چون هم امریکا و هم ایران، می خواهند عراق را اشغال کنند...

حضار: تکذیب شد.

خاتمی: نه خیر تأیید کردند...، ما خودمان همیشه تکذیب می کنیم، آنها تکذیب نکردند {روان بخش: راست می گویند، تکذیب شد} اصلاً این مهم نیست، دستش هم درد نکند، انشاءالله از این کارها هم زیاد بشود، البته نه در ایران، در جاهای دیگر چون در اینجا اگر کسی چنین کاری بکند، حکمش با کرام الکاتبین است (تشویق حضار) لذا یک بام و دو هوا نمی شود، این نمی شود که مخالف یک حکومتی در یک جایی هر کاری دلش خواست، بکند اما در کشور خودش حرف هم نتواند بزند، من ناراحتم و رنج می برم، چون افکار امام در داخل هم غریب است، من از دوستان بسیج دانشجویی که خود را پیرو امام و رهبری و حافظ انقلاب و اسلام می دانند، می خواهم که به جای آنکه وارد دسته بازی های سیاسی شوند، یک کار عمده و علمی بکنند، این یعنی پشتیبانی نظام. یک نظر سنجی کنند، ببینند که امروز اندیشه های امام نسبت به 20 سال پیش در بین مردم چگونه است و ببینند که نسل امروز، چه شناختی از امام دارند و چه نظری نسبت به امام دارند و این را به مسئولین ارائه کنند تا چاره اندیشی شود.

من یک نکته دیگری را هم بگویم تا بعد وارد کلام امام شوم، اساسی ترین بحث در حکومت جمهوری اسلامی ولایت فقیه است و تردید نباید کرد، چه از سوی کسانی که موافق ولایت فقیه هستند و چه آنهایی که مخالف ولایت فقیه هستند. این بحث از اول هم بوده است و هنوز هم هست، چرا اجازه نمی دهید، روی این مسئله بحث شود؟ مگر قرار نیست کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه بگذارید، لذا باید بگذارید بحث شود. البته تضمین هم بدهند که اگر یکی بحث کرد، از دانشگاه اخراجش نکنند و یا در اداره ای، حقوقش را قطع نکنند و گرفتار مشکلات دیگری نشود، اسلام در همین موافقت ها و مخالفت ها رشد می کند، بنده از آقای روانبخش که وصل به کُر هستند، می خواهم که در مؤسسه امام خمینی رسماً اعلام کنند که هر کسی مخالف ولایت فقیه است، بیاید کرسی در اختیارش بگذارند، مقاله هایشان را چاپ کنند.

ما انقلاب کردیم، باید دید که چرا انقلاب کردیم؟ امام درپاریس می گوید "حکومت جمهوری اسلامی ما از رویه پیامبر اسلام صلوات الله علیه و امام علی(ع) الهام می گیرد" حالا بحث هست که حکومت امام علی(ع) یعنی چه؟ اصحاب جمل داشتند، از مدینه بیرون می رفتند، به امام گفتند اینها برای جنگ دارند، خارج می شوند که امام علی(ع) فرمود هنوز که جنگ نکردند، بگذارید بروند، رویه امام یعنی این. امام خمینی در ادامه می گوید "و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای عمومی ملت تعیین خواهد شد" بعد از امام می پرسند که دولت پیشنهادی را چگونه و چه کسی آن را اداره خواهد کرد، امام می فرمایند "پیشنهاد ما جمهوری اسلامی است و چون ملت مسلم است و ما را هم خدمتگذار خود می دانند، از آن جهت حدس می زنیم، به پیشنهاد ما رأی می دهند، ما از طریق رفراندوم با ملت، یک جمهوری اسلامی تشکیل می دهیم و اما شخص اداره کننده، تابع آرای مردم است، با قیام انقلابی ملت، شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می شود" یعنی امام این دو را مترادف می داند، امام ادامه می دهند "در این جمهوری، یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور مملکت را اداره خواهد کرد... هدف ما برقراری جمهوری اسلامی است... جمهوری اسلامی حافظ استقلال و دموکراسی است... هدف 1-سرنگونی حکومت پهلوی، 2- برقراری حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلامی متکی بر آرای ملت...، در این حکومت باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم گیری ها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند، نمی توانند به تنهایی تصمیم بگیرند... اسلام را می دانیم، چیست؟ یعنی حکومت عدل است، از حکامی که در صدر اسلام بودند، مثل علی(ع) فهمیدم چه کاره است و جمهوری را هم معنایش را می دانیم... ما بنای تحمیل بر ملت را نداریم، ما تابع آرای ملت هستیم، ملت ما هر طور رأی داد، ما هم از آنها تبعیت می کنیم. در اسلام اختناق نیست و آزادی برای همه طبقات است، دیگر قضیه سازمان امنیت در کار نیست... کسانی هم که مخالفند، آزادند که اظهار مخالفت کنند."

امام این است که همیشه می گوید "آرای عمومی"، امام معتقد بود اگر ملت اسلام بخواهد، ما هم می خواهیم، اگر روز انتخابات، ملت به چیز دیگری رأی می دادند، امام هم می گذاشت و می رفت و تحمیل نمی کرد، یا باید بگوییم امام بازیگر بود که نعوذبالله من این را قبول ندارم یا باید گفت این باور امام بود.(تشویق حضار)

روانبخش: ابتدا به چیزی که آقای خاتمی در مورد منتظر الزیدی گفتند، بپردازم. بله درست است در آن ظلمی که به مردم عراق شده، حق مردم عراق است که با لنگه کفش پاسخ دهند و همه دنیا هم آنرا تحسین کردند، در ایران نیز قبل از عراق در زمان شاه وقتی چنین جنایت هایی انجام شد، مردم بالاتر از کفش هم نثار سلطنت کردند و مجسمه شاه را پایین کشیدند؛ امروز هم اگر کسی بخواهد، ظلم کند، همین وضع را خواهد داشت. ولی ما شاهد بودیم چند روز پیش یک دانشجوی بسیجی در جلسه ای که آقای هاشمی حضور داشتند، بلند شد و گفت من سؤال دارم ولی از جلسه بیرونش کردند، در همین سالن، آقای خاتمی رئیس جمهور سابق، در آخرین روزهای عمر خود (خنده حضار) در جمع دانشجویان، منظورم عمر حکومتی ایشان است...

خاتمی: بله اون که هنوز زنده است.

روانبخش: در همان روزها یک دانشجو چیزی گفت که ایشان پاسخ دادند "می دهم، بیرونت کنند" (تشویق حضار) در صورتی که همین برخورد، بلکه بدتر از آن با آقای احمدی نژاد شد ولی گفت من تحمل می کنم (تشویق طولانی حضار)، شعار آزادی دادن، یک چیز است و عمل کردن به آن یک چیز دیگر است، خوب است اگرانسان شعار آزادی می دهد، از طرف دیگر برای مردم حرمت قائل باشد، از یک طرف می گویید مردم، سالار هستند و از طرف دیگر می گویید این ها لشکر قابلمه به دست هستند، اینها باید مرگ موش بخورند، وقتی مردم خرم آباد که مقابل سروش ایستادند، گفتند که نمی گذاریم که بیاید، سروش به آنها لقب آدمخوار داد! این که نمی شود، شعار آزادی سر بدهید ولی خلاف آن عمل کنید، آن جایی که مردم به شما رأی دادند، سالارند ولی اگر نه، بی شعورند و چون امروز با شما نیستند، شعور ندارند!

خدا را شکر می کنیم که فهمیدید، امام هم اصولی دارد، چون قبلاً گفته بودید نقد امام دارد، دیر می شود، باید زودتر امام را نقد کنیم، خوب الحمدلله خوشحالیم که در سایه احیای گفتمان امام و رهبری توسط دولت نهم، مدافع گفتمان امام شده اید. (تشویق حضار)

و اما نکته مهمی که شما اشاره کردید و من هم تأکید دارم، این است که باید کل کلمات امام را دید، نه اینکه یک تکه را نمونه بیاوریم. امام می گوید برای انقلاب یک مبدأ و یک مقصد داریم. امام در این مورد می گوید: "همانطوری که از اول، ایمان، مبدأ این نهضت شد و اجتماع شما به واسطه ایمانی که در دلتان بود، ثمر بخشید که همچنین قدرت شیطانی را درهم کوبیدید، این عنایت خاص خدا بود، آنچه مقصدمان است، اسلام است و به غیر از اسلام، نباید فکر کنیم و به غیر از قوانین اسلام، نباید فکر کنیم، چون مقصود ما این است که یک جمهوری باشد و قوانین همان قوانین اسلام باشد و قوانینی که غیر از اسلام است، قانون نیست."

امام راجع به مردم خیلی حرفها زده اند؛ امام فرموده اند: اگر به من رهبر نگویید، بهتراست بگویید خدمتگذار مردم. آنچه که رئیس جمهور فعلی را به عنوان احیاگر گفتمان امام و انقلاب، مطرح کرده، این است که می گوید من نوکر مردم هستم و اگر برخی می گویند قیافه وی به درد رئیس جمهوری نمی خورد اما ایشان می گوید به درد نوکری مردم که می خورد. (تشویق حضار)

آقای خاتمی که از حضرت علی مثال می آورد، بدانند امام علی(ع) کسی است که امام(ره) در باره ایشان می گویند "در زندگى‏اش وقتى که انسان مى‏بیند، مى‏بیند که یک پوستى بوده است -اینطور نقل مى‏کنند- که شبها این پوست را مى‏انداختند و خودشان با حضرت فاطمه -سلام اللَّه علیها- رویش مى‏خوابیدند و روزها، همین پوست را علوفه رویش مى ریختند، براى شترشان و در خوراک هم کسى نمى‏توانست آن طور زندگى بکند."

چرا باید در زمان دولت آقای خاتمی، هواپیمای 40 میلیارد تومانی از سلطان برونئی خریداری و 20 میلیارد تومان هم صرف تشریفات آن شود؟ این سمت و سوی امام و خط امام بود؟! یا رئیس جمهوری که الآن خیلی ساده با مردم برخورد می کند و سر یک سفره با آنها می نشیند؟

اما راجع به رأی مردم و ضرورت اتکا به رأی مردم، به این نکته توجه کنید؛ بر اساس فرموده امام، میزان رأی مردم است اما امام هیچ گاه نگفته است که رأی مردم، بر حق خدا مقدم است. امام گفتند میزان رأی مردم است ولی نگفتند که مردم را جای خدا بگذاریم. در صحیفه نور هم تنها یک جا آمده "میزان رأی ملت است" و آن جایی است که روشنفکران غرب زده، قصد تأسیس مجلس مؤسسان را داشتند و بدون توجه به رأی مردم، خودشان می خواستند 500 یا600نفری بنشینند و قانون اساسی را بنویسند.

امام به شورای نگهبان نیزمی گویند "اگر تمامی مردم دنیا یک طرف جمع شدند و حرفی خلاف حکم قرآن و خدا گفته شد، شما حرف قرآن و خدا را بزنید." جایگاه مردم در برابر خدا نیست و این جایگاه باید درست لحاظ شود. امام(ره) منافقین را نصیحت کرد اما آنان اصلاح پذیر نبودند، در نهایت به آن سرنوشت دچار شدند.

ما معتقدیم کسانی که با نظام مقابله می کنند، باید نصیحت شوند و اگر قابل اصلاح نبودند، باید با قوه قهریه با آنان برخورد شود. امام منافقین را هم نصیحت کرد ولی آنها اصلاح پذیر نبودند. (تشویق حضار)

خاتمی: بهتر است آقای روانبخش این گونه از گفتمان امام دفاع نکند، زیرا این بهترین وسیله برای راندن جوانان از خط امام(ره) است. (تشویق حضار)

تورم 11 درصدی را به 25 درصد رساندند، این یعنی احیای گفتمان امام؟ (تشویق حضار) یک جاعل متقلب را وزیر کردند، این یعنی احیای گفتمان امام؟ (تشویق حضار) بعد آقای رئیس جمهور هم می گوید اول بسیجی است، چرا شما بسیجی ها کاری نکردید، ما را که در بسیج راه نمی دهید، آدم 160 میلیارد تومانی را کردند وزیر ملت (تشویق حضار) این احیای خط امام است، خواهش می کنم دست از امام بردارید و بیش از این امام را خراب نکنید. (تشویق حضار)

آقای روانبخش می گویند کلام امام مهم نیست، من گفتم امام را هم می شود، نقد کرد، امام می گوید "آقایان توجه کنند که همه ملت موظفند بر امور نظارت کنند و اگر من پایم را کج گذاشتم، ملت موظفند که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن... اگر کسی کار خلافی کرد، مردم همه اعتراض کنند که چرا چنین کاری می کنی؟" امام این ملت را تربیت کرد که شجاع باشند و اصلاحات هم همین کار را کرد، حالا امروز اگر بخواهی حرف بزنی، باید دست و پایت بلرزد و برچسب ضد ولایت فقیه بچسبانند، آبرویت را ببرند و زندگیت را از هم بپاشند.

من تأکید کرده ام که امام، معصوم نبودند اما مافوق بسیاری دیگر از افراد بودند، این امر جفا است که نباید فکر کنیم امام در چه موارد و چه موقعیت هایی سخن گفته است.

درباره احیای خط امام توسط دولت نهم حرف هایی دارم، مثلاً احیای خط امام با حمایت از اسراییل رحیم مشایی، حالا می گوییم یک معاون رییس جمهور یک غلطی کرده، ولی چرا رییس جمهور از او حمایت می کند؟

امام اعتقاد داشت اسلام برتر است و باید حاکم شود اما نه با زور. یک نکته را هم در مورد ولایت فقیه بگویم، بحث در این مورد زیاد است، وقت هم نداریم و من هم خیلی جرأت ندارم. اینکه در قانون اساسی در مورد ولایت فقیه است، بخشی از شئون ولایت فقیه است نه همه شئون آن. امام در این مورد می گوید "این را قرارش داده اند، با آن همه قیودی که همه اش قرارش داده اند، اما ما تابعیم" یعنی امام می گوید ما چیزی را که ملت بخواهد، می خواهیم، البته برخی می گویند امام برای اینکه دهن غربی ها ببندد، جمهوری را مطرح کرد، اگر اینگونه است پس خدا پدر ماکیاول را بیامرزد. (تشویق حضار)

روانبخش: برای ماکیاول دست می زنید؟ (تشویق حضار)

خاتمی: امام معتقد بودند که مطبوعاتی که در خدمت ضد انقلاب هستند، خائنند و راه حل این موضوع را این امر می دانستند که مردم از آن مطبوعات نمی خرند و استقبال نمی کنند، حال این وضع را با اکنون مقایسه کنید. (تشویق حضار)

روانبخش: من از آقای خاتمی گلایه دارم که چرا عصبانی می شوید؟ ما در یک محیط دوستانه هستیم.

خاتمی: نه من عصبانی نمی شوم، برای اینکه شور و حرارت باشد، این گونه می گویم، البته من حق دارم برای امام عصبانی باشم. (تشویق حضار)

روانبخش: بحث اصلی را گم نکنیم، مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت، دولت را دولت کار خواندند و گفتند "این دولت، واقعاً دولت کار است؛ دولت حرکت واقدام است. از سوی دیگر، دولتی خاکی و با روحیه مردمی است، ایشان مهمترین خصوصیت این دولت را این گونه ذکر می کنند: "شعاروگفتمان کلی این دولت، منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق برشعارها و گفتمان های انقلاب است... عدالت خواهی، استکبارستیزی که معنای ویژه خودش را دارد، در این دولت تشخص پیداکرد."

آیا در دولت نهم بود که در رفسنجان کاخ و فرودگاه ساختند یا در اردکان بسیاری ازامکانات را فراهم آورده اند، در حالی که در جیرفت و عنبرآباد مردم در کپرزندگی می کردند؟!

خاتمی: مؤسسه امام خمینی چقدر بودجه مملکت را گرفته است؟

روانبخش: در وقت خودتان مؤسسه را زیر سئوال ببرید، مراجع را هم همینطور، اسلام را هم؛ اما این، وقت من است.

آیا اینکه امام می گفت، ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا است را قبول دارید یا نه؟ اول لازم است، این را مشخص کنید، اگر قبول دارید که هیچ، اگر قبول ندارید دروغ می گویید که پیرو خط امام هستید. (تشویق حضار) اما راجع به پول نفت؛ شما ابتدا آن 6 میلیارد دلار پولی را که آقای انبارلویی گفت که در زمان خاتمی به خزانه برنگشت، پیدا کن تا بعد! (خنده و تشویق حضار)

این که اتهام زدید، ما کلام امام راقبول نداریم، چه کسی می گوید که ما کلام امام را قبول نداریم؟ ما هم کلام و هم عمل امام را قبول داریم و اصلاً ما فدایی امام و راه ایشان هستیم.

اما مبحث تورم؛ در دولت هاشمی و حزب کارگزاران تا 5/49 درصد رسید، در زمان خاتمی نیز از 5/11 تا 5/15 حتی 18 و 20 درصد نوسان داشت، در 2 سال اول دولت نهم، این میزان کاهش یافت و به 12درصد رسید، اما در سال 86، به دلایلی که اگر وقت شد، می‌گویم با افزایش تورم روبرو بودیم که اکنون رو به کاهش است.

اما این بحث که امام برخورد نمی کرد، بگویید چه کسی نهضت آزادی را از منافقین بدتر دانست؟ (تشویق حضار) چه کسی حکم قتل سلمان رشدی را داد؟ چه کسی آقای منتظری را که در جایگاه قائم مقام رهبری قرار گرفته بود، عزل کرد و گفت این شیخ ساده لوح کمر مرا شکست؟ ولی شما در دوره اصلاحات پایش را هم بوسیدید، امام در مقابل این مسایل فاقد واکنش نبودند. (تشویق حضار)

نکته بعدی در مورد وزیر متقلب است که شما هم کم نداشتید. من خودم چندین مقاله در نشریه پرتو علیه کردان نوشتم، چون دولت احمدی‌نژاد مجموعه‌ای پاک است، اگر یک نقطه سیاه وارد آن شود، به زودی معلوم می شود؛ اما در یک مجموعه سیاه، هر چه سیاهی بیاید، باز هم معلوم نیست. (تشویق حضار)

آقای مهاجرانی که شخص رهبری فرمودند، من از ایشان راضی نیستم، چون همه سیاست هایش چه در فیلم و کتاب و موسیقی و... غالباً بر ضد اسلام بود، در حالی که مقام معظم رهبری فرمودند من از ایشان راضی نیستم، برادر شما گفتند که اگر مهاجرانی استعفا دهد، من هم با وی استعفا می دهم. (تشویق حضار) و در همین رابطه شما که دم از مراجع می زنید، برخی از همان مراجع در این رابطه در تحصن شرکت کردند و برادر شما به آن مراجع بی اعتنایی کرد. (تشویق حضار)، همان مراجع به مجلس ششم نامه نوشتند و گفتند آقای کروبی! این "کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان" تنها اصل اولش با 90حکم شرعی مخالف است، ولی مجلس ششم باز هم اعتنا نکرد و آن را تصویب کرد، حالا امروز شما مدافع مرجعیت شده اید؟! (تشویق حضار)

درباره این جمله حضرت امیر هم که از ایشان نقل کردید "من فوق خطا نیستم" این را از آقای سروش گرفته اید، لطفا ادامه آن را نیز ببینید که حضرت علی(ع) گفته‌اند "من فوق خطا نیستم الا این که خدا من را معصوم قرارداده است." آقای خاتمی! علی(ع) معصوم است؛ مگر اینکه شما در عصمت ائمه(ع) دچار تردید شده باشید. (تشویق حضار) لذا آنچه شما می گویید، امام گفت اگر خطا کرد با شمشیر راستش کنید، معصوم نبود بلکه مربوط به خلیفه دوم بود. (تشویق حضار)

منبع



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: دوشنبه 87/10/2::: ساعت 10:22 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 406
    بازدید دیروز: 150
    کل بازدید :1802744

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<