بخش سوم مناظره تاج زاده و روانبخش:
تاج زاده: آغاجری نگفت دین افیون است/ روانبخش: خودتان 26 مرداد 79 در "عصر ما" منتشر کردید
تاجزاده: خوشبختانه آقای روان بخش یک مرحله رفتند جلو و ظاهراً پذیرفتند حتی معصوم اگر مردم نخواهند، حق تشکیل حکومت را ندارد.
روانبخش: کسی نگفت حق ندارد. نمیتواند حکومت تشکیل دهد.
تاج زاده: یعنی حق ندارد.
روانبخش: خیر حق دارد، ولی نمی تواند. یک کلمه میتواند معنا را خیلی عوض کند. الحمد الله پیشرفتی در دوران اصلاحات و در طول 11 سال گذشته اتفاق افتاده.
تاج زاده: آقای روانبخش مطلبی را به ما منتسب نمودند که ما گفتهایم هر کس در مبارزات شرکت نکرده، حق حرف زدن ندارد. بنده چنین چیزی را عرض نکردم؛ والا اگر اینچنین باشد هیچکدام از این دانشجویان نمیتوانند، حرف بزنند چون هنوز 30 سالشان نشده است. بنده عرضم این است که هر کس باید شهامت داشته باشد و بگوید که دیدگاه من، این است. هر کسی که میرود و پشت کسی دیگر قایم میشود، باید به دیده تردید به او نگاه کرد؛ زیرا میخواهد کمبود مشروعیت خود و دیدگاه خودش را به نام دیگری بزند. خوب است در جامعه ما هر کسی حرفش را بزند و بگوید که این دیدگاه من است. حالا غلط یا درست، بقیه میتوانند در مورد آن قضاوت کنند.
در مورد انتخابات این که میگفتند دادگاه، قضیه فرق میکند. ببینید! در بعضی مسائل شما میگویید که اگر یک کلمه جابجا شود، اسلام نابود میشود و مسلمین فلان میشوند. اینجا که میرسند، میگویند دادگاه اینگونه بوده و انتخابات نیز اینگونه هست. بنده یک مثال بزنم و بعد به بحث اصلی خود برسم. ببینید شکایتی که ما داریم، شکایت در مورد کسی است که در امانت مردم دست برده و باید بیاید و پاسخگو باشد. گذشت زمان هم این حق را از بین نمیبرد. در انتخابات دوم خرداد، استاندار فعلی خراسان، استاندار لرستان بود. ما یک آماری داریم که در بعضی از شهرها 180 درصد واجدین شرایط رأی دادند و 130 درصد به رقیب آقای خاتمی رأی دادند. یعنی استان مازندران، تنها استانی بود که در بعضی شهرهای آن که رقیب آقای خاتمی بیشتر رأی آورده بود، ایشان از آقای خاتمی بیشتر رأی آورده بودند. بعد به استاندار میگویند؛ میگوید بقیه نامردی کردند، قرار بود آنها هم این کار را بکنند، نکردند و حالا ما تنها این کارها را کردیم. بعد هم این آقا آمده ترقی مقام به ایشان دادند و شده استاندار خراسان. حالا این میخواهد امانت دار رأی مردم باشد. گل بود به سبزه نیز آراسته شد. این آقای جاعل هم اومده وزیر کشور ایشان شده است. یعنی باید امانت مردم را بدهیم دست آقای کردان، ببخشید، آقای دکتر کردان! در انتخابات مجلس ششم که مردم رأی دادند، ایشان دیدند بر خلاف تیپهای اینها رأی آوردند.
اما این که بگوییم بحث مردم چه فایدهای دارد، باید بگویم اتفاقاً همه بحث همین است و بحث های دیگر در عرصه سیاست فایدهای ندارد و اگر بپذیریم، همه دستاوردهای معنوی و سیاسی دوره جدید، در همین حقوق بشر است. یعنی چیزی نیست که مثلاً ما 30 تا چیز کشف کردیم، واکسن فلان را کشف کردیم و فلان چیز را هم کشف کردیم. تفاوت دیدگاه را ببینید با آقای مصباح. آقای مطهری غصه میخورد که چرا حقوق بشر کشف مسلمین نبوده است و معتقد بود که اگر آن نهضت فکری در قرن 4 و 5 در جهان اسلام رخ میداد، ما زودتر از آنها به حقوق بشر میرسیدیم ولی متأسفانه به دلایلی سکت ایجاد شد و ما مسلمانان نتوانستیم به آن برسیم. حالا غربیها رسیدهاند به حقوق بشر و اهمیت آن از کشف بمب اتم هم بیشتر است، برای این که مناسبات بشر را از این رو به آن رو کرده است. اتفاقاً بحث زیبایی که آقای مطهری دارد، این است که میگوید پدران و مادران ما رفتند و در دوران مشروطه گفتند که ما از غربیها یاد گرفتیم که قانون اساسی، تفکیک قوا، احزاب، مطبوعات و غیره داشته باشیم. چون این سیستم، سیستم غربی است؛ البته سازگارش کردیم با دین و فرهنگ خودمان، همچنان که فقها را گذاشتیم در مجلس که قانونی بر خلاف دین و اسلام در آنجا تصویب نشود. غربیها هم که در آنجا شروع کردند، همین را میگفتند که قانونی نباید بر خلاف قانون خدا تصویب بشود؛ یعنی در ابتدا خیلی اختلاف نداریم. اما به هر حال ما ایرانیان این را پذیرفتهایم. آقای مطهری گفت حالا سؤال. چون مشروطه از غرب آمده و استبداد در ایران 2500 سال سابقه داشته و ما چون ایرانی هستیم، باید برویم طرفدار استبداد شویم؟ چون پدران و مادران ما مستبد زندگی میکردند؟ من کاری ندارم که چرا استبداد در ایران بوده، قبل از اسلام و بعد از اسلام قضیه فرقی نکرده است. در دوره قدیم هر کشوری که بزرگ و وسیع میشده، جز با استبداد نمیشده که آن را اداره کرد. فقط در دوره جدید است که علم و تکنولوژی این امکان را فراهم کرده که کشوری مثل امریکا دموکراسی هم داشته باشد و مشکلی نداشته باشد. یونان را نگاه کنید. به محض این که آتن از دولت شهر خارج شد و به امپراتوری توسط اسکندر تبدیل گردید، به دیکتاتوری تبدیل شد. اما به هر حال سؤال این بود که ما ایرانیها استبداد داشتیم و آنها به مشروطه رسیدند. ما چون ایرانی هستیم و این از خارج آمده باید ردش بکنیم؛ چون غربی است؟! یا نه! همانطور که از تکنولوژی آنها استفاده کردیم، ما میتوانیم از دستاوردهای سیاسی و معنوی غرب استفاده کنیم که مهمترین آنها حقوق انسانها است. آنقدر این بحث جدی است که در 2 سال گذشته 3 جلد کتاب آیت الله منتظری منتشر کرده و توصیه میکنم دوستان، آنها را مطالعه کنند. یک فقیه شیعه به دلیل این تحولاتی که در کشور ما به وجود آمده است، رسیده به این که آقا ما جز تأکید بر حقوق انسانها هیچ راهی نداریم اگر بخواهیم سربلند در این جهان زندگی کنیم. موضع ایشان را هم نسبت به حکومت میدانید. بنابراین از کسانی نیست که بگوییم به فکر حکومت است و اینگونه صحبت میکند و در سن و سالی نیست که بگوییم برای آیندهاش کیسهای دوخته. تنها و تنها انگیزههای دینی و اعتقادی است که مجبورش کرده چنین کتابهایی را بنویسد. حرفش در این جمله است: میگویند تمام مفسرین شیعه، حکما، متکلمین و غیره در این اشتراک نظر داشتند که در «کرمنا بنی ادم» خداوند خطابش عام است و اعلام میکند که من به بنی آدم کرامت دادم نه به مسلمانان نه به مؤمنین و نه به موحدین؛ انسان از آن سبب که انسان کرامت دارد و این را تمام فقها در تمام تاریخ پذیرفتهاند. میگویند یک چیز را تا به حال توجه نداشتیم و آن این است که اگر خداوند به بنی انسان از آن نظر که انسان است کرامت داده،آیا این دارای حقوق هم هست یا نیست، اجتهاد آیت الله منتظری این است که میگوید کرامت بدون حقوق وهن است. اگر خداوند به بنی انسان و آدمها مستقل از این که سن و جنس و زبان و قوم و... آنها چیست کرامت داده است، این انسان نزد خداوند واجد حقوقی است که هیچ کس نمیتواند از وی سلب کند. اینجا آقای منتظری میگوید که باید بر اساس این حقوق انسان، مسائل جهان را تفسیر بکنیم. اختلاف این است آقای روانبخش و اختلاف استراتژیک است. اگر بپذیریم که انسان از آن جهت که انسان است این حقوق را دارد، آن وقت تمام اختلافهایمان به کنار میرود، آن وقت اختلافهایمان میشود، سلیقهای در این که آنها اینطرف صندلی بنشینند بهتر است یا اینکه آنطرف صندلی. ولی میگوییم کسانی که میخواهند در دانشگاه تشکل داشته باشند با هر سلیقهای در چارچوب قانون میتوانند حزبشان، روزنامهشان،اتحادیهشان، شرکت در انتخاباتشان و... همه همینطور است. اگر پذیرفتیم که مردم حق دارند بر سرنوشت خودشان حاکم شوند، آقای جنتی الان بیاید و بگوید که در تهران چه کسی حق دارد نامزد بشود و چه کسی حق ندارد، بعد آنها را رد کند و بگویند که شما رأی نیاوردید. شما اگر واقعاً فکر میکنید ما پایگاه اجتماعی نداریم و 2 درصد هستیم و شما 70 درصد، چرا نسبت شما به انتخابات مثل نسبت جن و بسم الله است؟! خوب، آزادی انتخابات بگذارید تا معلوم شود ما 2 درصد بیشتر را نمیآوریم.
روانبخش: این که ایشان مطرح میکنند در امانت مردم نباید دست برده شود، بسیار مطلب درستی است و نظام جمهوری اسلامی رأی مردم را امانت میداند و تأکید حضرت امام و مقام معظم رهبری همواره بر همین بوده و هست. اگر در مواردی، کسانی تخلف کرده باشند، قانون با آنها برخورد میکند. مثلاً یکی از آنها خود آقای تاجزاده در انتخابات مجلس ششم است؛ علت اینکه ایشان را از کار برکنار کردند و به انفصال از خدمت دولتی محکوم شدند، همین دست بردن در آرای مردم بود که در تهران این مسئله اتفاق افتاد و از آنجا هم مسئله لو نرفت که آقای جنتی از مکه برگشت یا نه. مسئله از آنجا بود که آقای حداد عادل، لیست صندوقها را از وزارت کشور گرفت و گفت: حق قانونی بنده است که لیست صندوقها را داشته باشم و بدانم در کدام صندوق چند تا رأی آوردهام. لیست صندوقها را که به ایشان دادند، دید آن صندوقی که خود ایشان با زن و فرزندان رفته و در آن صندوق رأی دادهاند، رأی حداد عادل صفر اعلام شده است! گفت: شاید زن و بچهام به من خیانت کرده و رأی نداده باشند ولی خودم که میدانم به خودم رأی دادهام! همان حرف مدرس در مجلس که گفت «آقایان رأی خود من کو؟» در زمان اصلاحات تکرار شد! گفت: من این یک رأی خودم در این صندوق را میخواهم و خواهان بازشماری این صندوق شد که قانوناً حق داشت. بازشماری کردند و معلوم شد آقای حداد عادل 400 رأی داشت! 400 رأی او را برای آقای دیگری خوانده بودند! نتیجه انتخابات چه شد؟ آقای هاشمی شد نفر سیام یا بیست و نهم، در نوسان بود. یک روز میگفتند سیام است یک روز میگفتند بیست و نهم است. آقای محتشمیپور و آقای حداد هم رفتند آنطرف مرز سیام. سی و دوم، سی و سوم و سی و چهارم. اینها گفتند که اگر در این یک صندوق تخلف شده، نشانه این است که در صندوقهای دیگر هم تخلف شده است و ما خواهان بازشماری بقیه صندوقها هستیم. شورای نگهبان آمد هماهنگیای که در وزارت کشور شد، 500 صندوق بازشماری شد و نتیجه انتخابات تغییر کرد. آقای هاشمی از نفر سیام یا بیست و نهم شد نفر بیستم. آقای حداد هم نفر بیست و هفتم یا بیست و ششم شد و آقای محتشمیپور هم با یکی از دوستانش افتادند به مرحله دوم. در مرحله دوم هم انتخابات انجام شد که آقای محتشمیپور با حدود 100 هزار یا 90 هزار رأی از تهران بزرگ وارد مجلس شد. اسناد شورای نگهبان هست. نامهای نوشته شده به مقام معظم رهبری که آقا ما 500 صندوق را بازشماری کردیم و نتیجهاش این شده، 2500 صندوق را هم باید بازشماری کنیم. آیا واقعاً ما میتوانیم مهر تأیید بر این انتخابات بزنیم، با توجه به اینکه چنین چیزی اتفاق افتاده است؟ ما این انتخابات را مخدوش میدانیم. مقام معظم رهبری بنابر مصالحی که تشخیص میدادند، حالا نمونهاش در خلخال که قرآن و مسجد را به آتش کشیدند و بعضیها تهدید کردند که تهران را به همین روز خواهیم کشاند، طی حکم حکومتی انتخابات تهران را تأیید کردند و فرمودند همینطور هر چه هست، تأیید بقیه را حمل بر صحت کنید. من حکم میکنم به صحت این انتخابات. وقتی مجلس ششم تشکیل شد، قانون مطبوعات اولین لایحه و طرحی بود که در مجلس میخواست، مطرح شود که آخرین طرحهای مجلس پنجم بود. به تصویب رسیده بود، مقام معظم رهبری حکم حکومتی کردند برای اینکه این قانون از دستور خارج بشود. بعضی از نمایندگان تهران پرسیدند که حکم حکومتی چیه؟ ما خبر نداریم. آقای کروبی گفتند: این حکم حکومتی همان حکم حکومتی است که شما با آن امروز روی این صندلی نشستهاید و اگر نبود، شما الان اینجا نبودید. حکم حکومتی یعنی همین.
خوب اگر باز هم بگویید شورای نگهبان جناحی برخورد کرد، مجلس اصلاحات چرا بر عملکرد شورای نگهبان صحه گذاشت؟ مگر همین مجلس ششم که اکثریت آن از حزب مشارکت بودند، اعتبارنامه این دو نفر -حداد عادل و محتشمیپور- را تأیید و تصویب نکرد؟! تأیید مجلس ششم بر این 2 نماینده تهران یعنی مهر تأیید بر آن تقلبی که جنابعالی مدیر انتخاباتش در تهران بودید! شما میفرمایید استانداری -که من اصلاً نمیدانم کی هست- در خرمآباد، 180 درصد رأی آورده و آن بنده خدا هم نیست که از خودش دفاع بکند و سندی از این حرف ندارید؛ ولی بنده همهاش را سند دارم و به جمعیت ارائه میکنم. تأیید حداد عادل و محتشمی پور از سوی مجلس، بزرگترین سند آن است. همه مردم خبر دارند و اخبارش هم موجود است برای اینکه خود شما دست بردید در آرای مردم بهعنوان مدیر انتخابات کشور و محکوم هم شدید.
و اما راجع به بحث بعدی که فرمودید همه دستاورد جدید بشر، حقوق بشر بود و آقای مطهری غصه میخورد که چرا کشف آن به دست مسلمانان نبوده، سند ارائه فرمایید. اگر میخواهید بشینیم در جلسهای، مفاد اعلامیه حقوق بشر را با اسلام مقایسه میکنیم، آنوقت میبینیم که چند تا اصل آن موافق با اسلام است؟ اصلاً موافق با دین است؟ اصل اولش تعبیر را جوری آوردند که بوی توحید ندهد. اصل اولش این است که بشر آزاد زاده شده است. کلمه آفریده را نیاوردهاند تا مبادا آفریدگاری در ذهن تداعی بکند. روح حاکم بر اعلامیه حقوق بشر، سکولاریسم و بی خدایی است. چگونه میتوان مدعی شد که شهید مطهری از آن، این گونه تعریف کرده باشد؟ شما میفرمایید که شکل حکومت را غربیها به ما دادند، شکل جمهوری را غربیها به ما دادند، نمیگوییم کنار بگذاریم، بلکه میگوییم همانطوری که هواپیما را آنها ساختند ما سوار میشویم، رفاهیاتی که آنها فکرشان رسیده و عقب ماندیم امروز از آن استفاده کردیم، حضرت امام میفرمود حتی از رادیو، تلویزیون و سینما و... استفاده میکنیم. ما آدم مرتجع و عقبماندهای نیستیم توی مباحث سیاسی هم آن مقداری که بشر جلو برده، ما از آن استفاده میکنیم اما باید بومی سازی کرد. ببینیم که قالب با اسلام چهجوری میخواند. جمهوری اسلامی یک مدل جدید است، در هیچ جمهوریای در دنیا پیوند با خدا دیده نمیشود. اینجا امام رسماً میفرماید طبق قانون اساسی که مردم به رئیس جمهور رأی میدهند، باید به تأیید رهبری برسد. امام در تعبیرشان دارد که اگر همه مردم به رئیس جمهور رأی بدهند ولی مورد تأیید ولی فقیه قرار نگیرد، طاغوت است. ورود در حوزه او، ورود در حوزه طاغوت است. شما که ادعا میکنید امام را قبول دارید، جمهوری اسلامی یک مدل جدید است. درست است که جمهوری است، امام فرمودند که جمهوری قالب است و محتوای آن اسلام است. آن چیزی که برای ما اصل هست و مردم برای آن قیام و انقلاب کردند، اسلام است. مردم برای اسلام انقلاب کردند نه فقط جمهوری. دنیا جمهوری زیاد دارد. هیچ کس نمیآید بهخاطر جمهوری شهید شود. این تعبیر خود امام است. امام فرمود مردم برای جمهوری دموکراتیک نمیآیند، شهید شوند. ما بیش از 300 هزار شهید دادیم فقط برای اسلام. ما به دنبال استبداد نیستیم. جمهوری اسلامی یک مدل جدید است که در رأس آن باید ولی فقیه عادل باتقوایی باشد که اگر به تعبیر خود حضرت امام یک گناه کبیره انجام دهد، از ولایت ساقط است. این به معنای استبداد نیست.
آنجایی که مصالح مردم اقتضاء میکند، در بحث انرژی هستهای، دولت اصلاحات عقب نشست و بیانیه سازمان مجاهدین که در سال 85 منتشر شده، افتخارشان این است که در برابر دشمن انفعال به خرج داده است از ترس قطعنامه. ولی آن کسی که ایستاد مقام معظم رهبری بود و در آخرین روزها هم فرمودند همان دولتی که عقب نشسته باید خودش آن را جبران بکند. شما در بیانیهتان آوردید که ما اعلام کردیم ولی آغاز نکردید تا دولت بعدی آمد و رسماً آغاز کرد. بیانهتان اینجا موجود است. اگر خواستید در بحث بعدی من بخشهایی از این بیانیه را برایتان خواهم خواند. همان بحثی که میفرمایید آقای منتظری سهتا کتاب نوشتند و حقوق بشر را ایشان اصل قرار دادند: و لقد کرمنا بنی آدم. البته عبارتهای ایشان را شما اینجا نیاوردید، من هم الان حضور ذهن ندارم. بعید میدانم آقای منتظری هم این حرف را زده باشد که ایشان محور را انسان قرار بدهد و خدا را بگذارد کنار و بگوید هر چه انسان گفت، ملاک باشد. و اگر گفته باشند لقد کرمنا بنی آدم، ما کرامت به بنی آدم بخشیدیم و بنی آدم مطلق انسان است. این بحثش فرق میکند. وقتی گفته میشود بنی آدم را تکریم کردیم، یعنی ما این همه نعمت به او دادیم؛ معنایش این نیست که بنی آدم کافرش هم ارزش دارد. آیا اگر خدا نعمتهایش را به کسی داد و او طغیان کرد -ان الانسان لیطغی ان راه استغنی- این طغیانگر را خدا چه کار میکند؟ باز هم لقد کرمنا؟! پس این آیات قرآن کجا است: مثلهم کمثل الکلب؛ مثل این آدم مثل سگ است. خدا در قرآن گفته است: مثلهم کمثل الحمار یحمل اسفاراً؛ اینها مانند الاغ هستند کتابها را میبرند. اولئک کالانعام بل هم اضل سبیلاً؛ اینها مثل چهارپایانند بلکه از چهارپایان گمراهترند پس بنی آدمی که خدا در قرآن میگوید آن کافر مطلق نجسالعینی که خداوند او را از سگ و از حیوانات دیگر بدتر میداند نیست. لعنهم الله، قاتلوهم آنها را بکشید یعذبهم الله بایدیکم و یخذهم، بکشید آنها را خدا عذاب کند آنها را با دست شما خارشان کن. این همه آیات در قرآن هست، شما اینها را ندیدید؟! فقط و لقد کرمنا بنی آدم؟! را مشاهده کردید. شاعر میگوید: کلو واشربوا را تو در گوش کن ولا تسرفوا را فراموش کن!
«ایمان» و «امید» نرمافزار امام(ره) برای ایجاد 3 تحول بزرگ
«ایمان» و «امید» نرمافزار امام(ره) برای ایجاد 3 تحول بزرگ
رهبر انقلاب اسلامی در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) :
قانونیشدن آموزش «شیطانپرستی» در مدارس آمریکا
رئیسی در فرودگاه مهرآباد:
درگیریهای مقاومت و رژیم صهیونیستی؛
دیپلماسی متوازن دولت سیزدهم اصلاحطلبان را عصبانی کرد
آیا تلآویو در سایه بحران اوکراین جنگ چهارم علیه غزه را کلید میزن
سکوت کشورهای مدعی حقوق
پیام رهبرانقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در ارو
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 231
کل بازدید :1801070
بهمن 85
نیمه اول اسفند 85
نیمه دوم اسفند 85
فروردین 86 یک
فروردین 86 دو
فروردین سه
فروردین 4
اردیبهشت 1
اردیبهشت 2
اردیبهشت 3
اردیبهشت 4
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آبان 86
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
مهر 87
آبان 87
آذر 87
دی 87
بهمن 87
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
زمستان 91
بهار 92
تابستان 92
پاییز 92
زمستان 92
بهار 93
تابستان 93
پاییز 93
زمستان 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
پاییز 95
زمستان 95
بهار 96
تابستان 96
پاییز 96
زمستان 96
بهار 97
تابستان 97
زمستان 97
پاییز 98
بهار 99
پاییز 99
زمستان 99
بهار 0
تابستان 0
زمستان 0
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
مفاتیح الجنان
سایت دفتر مقام معظم رهبری
دفتر نشر
مرکز اسناد
مجلس
قوه قضائیه
پرتو سخن
هم اندیشی
یزد فردا
ایستگاه
خبرگزاریها
فارس یزد
آوینی
لینکستان آوینی
اوقات شرعی
کتب شهید مطهری
عرفان
الشیعه
معارف قرآنی
تبیان
ریاست جمهوری
رجا نیوز
بانی تک
سایت علامه مصباح یزدی
شبکه آموزش
فطرس
رشد
عطف
پایگاه ملی علوم زمین کشور
پایگاه اصلاع رسانی قوه مجریه
بصیرت
باقر نیوز
حوزه
روزنامه ها
پارسی جو
کتابنمای جهانی
تبیان
خبرگزاری جمهوری اسلامی
قبس
پرسمان
رویت مشخصات دامنه ها
ثبت نام عتبات عالیات
شورای نگهبان
سایت دفتر مقام معظم رهبری
یزد امروز