سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همچنان که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمی شوند، خدا دوستی و دنیا دوستی با یکدیگر جمع نمی شوند . [امام علی علیه السلام]
اصولگرا

آیت‌ا... مصباح یزدی:
انتظار فرج، امید پیروزی و انگیزه مقاومت است

اشاره: آن‌ چه‌ می‌خوانید، گزیده‌ای‌ از سخنان‌ آیت‌الله‌ مصباح‌ یزدی‌ در همایش‌ «جوان، امید و انتظار» در بروجن‌ می‌باشد که تقدیم شما می‌کنیم.

ایام‌ مبارک‌ میلاد مسعود بقیه`‌اللهالا‌‌عظم‌ ارواحنا فداه را به‌ پیشگاه آن‌ حضرت‌ تبریک‌ و تهنیت‌ عرض‌ می‌کنم‌ و از خدای‌ متعال‌ درخواست‌ می‌کنیم‌ که‌ عیدی‌ ما را تعجیل‌ در ظهور آن‌ حضرت‌ قرار دهد. شاید در فرهنگ‌ اقوام‌ و ادیان‌ مختلف، واژه خاصی‌ به‌ نام‌ انتظار سراغ‌ نداشته‌ باشیم. بنده‌ در حد اطلاعات‌ محدودم، غیر از دین‌ مقدس‌ اسلام‌ و بخصوص‌ مذهب‌ تشیع، مفهوم‌ انتظار به‌ عنوان‌ یک‌ مفهوم‌ مقدس‌ و مورد توجه‌ را سراغ‌ ندارم. شاید این‌ واژه‌ ابتدا از حدیث‌ شریف‌ پیامبر اکرم‌ (ص) رایج‌ شده‌ باشد که‌ فرمودند: «افضل‌ عباده انتظار الفرج»؛ انتظار فرج، بالاترین‌ عبادت است‌. بعد هم‌ وقتی‌ مسأله‌ غیبت‌ امام‌ دوازدهم‌ مطرح‌ شد، ائمه‌ اطهار(ع) پیشاپیش‌ به‌ شیعیانشان‌ تأکید کردند که‌ شما باید همواره‌ منتظر ظهور آن‌ حضرت‌ باشید. این‌ هم‌ عامل‌ دومی‌ بود که‌ این‌ واژه‌ بخصوص‌ در فرهنگ‌ شیعیان‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ پیدا کند. البته‌ این‌ واژه‌ کم‌ و بیش‌ دستخوش‌ تفسیرهای‌ نادرستی‌ شد و کسانی‌ با انگیزه‌های‌ مختلفی‌ معنای‌ صحیح‌ این‌ کلمه‌ و هدف‌ گوینده‌ را فراموش‌ کردند و این‌ گونه‌ تعبیر نمودند که‌ ما باید تا ظهور امام‌ زمان‌ (ع) منتظر بمانیم؛ یعنی‌ کاری‌ انجام‌ ندهیم،‌ تا اصلاح‌ جامعه‌ به‌ دست‌ مبارک‌ ایشان‌ انجام‌ گیرد! چون‌ ما هر چه‌ تلاش‌ کنیم، هدر می‌رود!

شاید بزرگ‌ترین‌ عامل‌ برای‌ این‌ تحریف‌ معنوی، روح‌ تنبلی‌ و تن‌ آسایی‌ باشد. یکی‌ از ویژگی‌های‌ روحی‌ اکثر انسان‌ها راحت‌طلبی، تن‌ آسایی‌ و تنبلی‌ است‌ و تا جایی که ممکن باشد از هر گونه‌ اقدامی‌ که‌ احتیاج‌ به‌ تلاش، سرمایه‌ گذاری، صرف‌ وقت، کوشش، زحمت‌ و رنج‌ داشته‌ باشد پرهیز می‌کنند. بسیاری‌ از مفاهیم‌ دینی‌ به‌ خاطر همین‌ تنبلی‌ ما متدینان‌ دچار تحریف‌ معنوی‌ شده‌ است. مفهوم‌ دیگری‌ را مثال‌ می‌زنم: یکی‌ از واژه‌هایی‌ که‌ در قرآن‌ کریم‌ بسیار مورد تأکید و تکرار قرار گرفته، «توکل» است. می‌فرماید: اگر ایمان‌ دارید، بر خدا توکل‌ کنید. یعنی‌ لازمه‌ ایمان‌ به‌ خدا این‌ است‌ که‌ انسان‌ بر او توکل‌ داشته‌ باشد. واژه‌ای‌ با این‌ تقدس‌ که‌ در کنار توحید و ایمان‌ به‌ خدا ذکر می‌شود، وقتی‌ به‌ دست‌ افراد راحت‌طلبی‌ می‌افتد، به‌ این‌ صورت‌ تفسیر می‌شود که‌ انسان‌ باید بنشیند، خدا خودش‌ روزی‌ رسان‌ است! یعنی‌ تلاش‌ نکن! بخصوص‌ آن‌ جایی‌ که‌ وظیفه‌ سنگینی باشد و احیاناً باید ریسک‌ کرد، می‌گوید بنشین‌ و فقط‌ بر خدا توکل‌ کن؛ کار درست‌ می‌شود! در آغاز حمله‌ دشمن‌ بعثی‌ به‌ ایران، بسیاری‌ از مردمی‌ که‌ همین‌ روحیه‌ را داشتند، می‌گفتند: خود آقا حفظ‌ می‌کند، خیلی‌ ناراحت‌ نباشید، تلاش‌ نکنید، توکلتان‌ بر خدا باشد و بسیاری‌ از موارد دیگر! وقتی‌ پای‌ تکلیف‌ سنگینی‌ در میان‌ می‌آید که‌ باید تلاش‌ کرد، آن‌ جا مفهوم‌ توکل‌ پیدا می‌شود و می‌گوید لا‌زم نیست کار کنید، بر خدا توکل‌ داشته‌ باشید، خودش‌ درست‌ می‌شود! در صورتی‌ که‌ مفهوم‌ توکل‌ اصلاً برای‌ افاضه‌ چنین‌ معنایی‌ نیست. منظور از توکل‌ این‌ است‌ که‌ انسان، دست‌ خدا را ورای‌ اسباب‌ مادی‌ ببیند و اعتمادش‌ به‌ خدا باشد. اسباب‌ را باید به‌ عنوان‌ انجام‌ وظیفه‌ به‌ کار گرفت؛ ولی‌ امید و اعتماد انسان‌ باید بر خدا باشد. نتیجه‌اش‌ این‌ می‌شود که‌ وقتی‌ اسباب‌ هم‌ نباشد ناامید نمی‌شود، می‌گوید خدا هست. روح‌ توکل‌ این‌ است‌ که اعتماد قلبی‌ آدمی‌ به‌ خدا باشد. تکلیف‌ را انجام‌ بدهد و دلش‌ وابسته‌ به‌ خدا باشد.

مفهوم‌ انتظار که‌ در کلام‌ رسول‌ الله‌ و ائمه‌ اطهار(ع) مطرح‌ شده، برای‌ یک‌ هدف‌ بسیار مهم‌ و سازنده‌ای‌ است‌ که‌ نقش‌ عظیمی‌ در سعادت‌ انسان‌ در دنیا و آخرت‌ دارد؛ ولی‌ اشخاص‌ راحت‌ طلب‌ آن‌ را تحریف‌ کردند و معنایش‌ را تنزل‌ دادند به‌ این‌ که‌ یعنی‌ انسان‌ فلج‌ شود و کار و فعالیتش‌ را کنار بگذارد! به‌ هر حال‌ یکی‌ از راه‌های‌ شیطانی‌ که‌ بعضی‌ انسان‌ها از آن‌ سوءاستفاده‌ می‌کنند، همین‌ تحریف‌ و تفسیر غلط‌ برای‌ واژه‌ها است‌ که‌ تبعات‌ زیان‌ باری‌ برای‌ فرد و جامعه‌ دارد. کار به‌ جایی‌ رسیده‌ بود که‌ اصلاً مذهب‌ شیعه‌ به‌ عنوان‌ «مذهب‌ انتظار» تقریباً مساوی‌ با تنبلی‌ شناخته‌ می‌شد! می‌گفتند شیعه‌ها اهل‌ انتظار هستند و تلاش‌ نمی‌کنند! این‌ بود که‌ قبل‌ از انقلاب، بعضی‌ از نویسندگان‌ کتابی‌ نوشتند در این‌ باب‌ که‌ مذهب‌ شیعه، مذهب انتظار نیست؛ بلکه‌ مذهب‌ اعتراض‌ است. البته‌ این‌ هم‌ یک‌ نوع‌ تحریف‌ بود!

این‌ که‌ پیامبر (ص) فرمودند: «افضل‌ عباده انتظار الفرج»، اختصاص‌ به‌ انتظار ظهور امام‌ زمان‌ ندارد؛ بلکه‌ انتظار هر فرجی‌ است. این‌ یک‌ درس‌ بزرگ‌ تربیتی‌ و مبتنی‌ بر اصول‌ صحیح‌ روانشناختی‌ است. هر انسانی‌ وقتی‌ می‌خواهد کاری‌ انجام‌ دهد، باید به‌ نتیجه‌اش‌ امید داشته‌ باشد. اگر کسی‌ به‌ نتیجه‌ کارش‌ امیدی‌ نداشته‌ باشد، تلاش‌ هم‌ نمی‌کند. بزرگ‌ترین‌ عامل‌ برای‌ فعالیت‌ انسان‌ و رسیدن‌ به‌ سعادت‌ این‌ است‌ که‌ به‌ نتیجه‌ کارش‌ امید داشته‌ باشد. اگر امید را از انسان‌ بگیرند، شاید طولی‌ نکشد که‌ چشم‌ از زندگی‌ ببندد؛ یعنی‌ نتیجه‌ ناامیدی، تن‌ دادن‌ به‌ مرگ‌ است. البته‌ اینکه‌ می‌بینیم‌ بعضی‌ها ناامید می‌شوند و در عین‌ حال‌ زنده‌ هم‌ هستند، برای‌ این‌ است‌ که امیدهای‌ دیگری‌ دارند. بنابر این‌ می‌توانیم‌ بگوییم‌ که روح‌ زندگی، امید است. بر‌ترین‌ خدمت‌ برای‌ انسان‌هایی‌ که‌ در تنگا واقع‌ می‌شوند، این‌ است‌ که‌ امیدشان‌ به‌ گشایش‌ را افزایش‌ داد. پیغمبر اسلام‌ (ص) در این‌ بیان‌ کوتاه‌ یک‌ درس‌ بسیار بزرگ‌ تربیتی‌ به‌ امت‌ خودش‌ داده‌ است. ما عبادت‌های‌ مختلفی‌ اعم‌ از نماز، روزه، انفاق، حج، رسیدگی‌ به‌ دیگران، جهاد، سحرخیزی، تضرع‌ در پیشگاه‌ الهی‌ و... داریم؛ پیغمبر می‌فرماید بهترین‌ عبادت‌ برای‌ شما این‌ است‌ که‌ امید فرج‌ داشته‌ باشید؛ یعنی‌ تسلیم‌ عوامل‌ مخالف‌ نشوید.

به‌ راستی‌ چرا امید به‌ فرج، بالاترین‌ عبادت‌ها محسوب می‌شود؟ برای‌ این‌که‌ مؤ‌من‌ وقتی‌ می‌بیند عواملی‌ در حال‌ تسلط‌ بر او هستند و راه‌ نجاتی‌ ندارد، در اثر ایمان‌ به‌ خدا تسلیم‌ این‌ عوامل‌ نمی‌شود و می‌گوید: دست‌ خدا بالاتر از این‌ها است؛ دشمن‌ هر قدر قوی‌ باشد، من‌ قدرتی‌ بالاتر از او را می‌شناسم. بدین‌گونه‌ به‌ خدا توجه‌ پیدا می‌کند، ایمانش‌ تقویت‌ می‌شود، و در مقابل‌ عوامل‌ ضد ایمان‌ ایستادگی‌ می‌کند. روح‌ همه‌ عبادت‌ها هم‌ به‌ توجه‌ به‌ خدا برمی‌گردد، اگر چه‌ شکل‌ها و شرایطش‌ فرق‌ می‌کند. حالا چرا بالاترین‌ عبادت؟ برای‌ این‌ که‌ سقوطش‌ در این‌ جا مساوی‌ با مرگ‌ است؛ البته‌ مرگ‌ فیزیکی‌ یا مرگ‌ اجتماعی. آن‌ چه‌ او را نجات‌ می‌دهد و فعال‌ می‌کند که‌ بتواند حیات‌ خود و خانواده‌اش‌ را حفظ‌ کند و به‌ جامعه‌ خدمت‌ نماید، امید است؛ پس‌ در این‌ حال‌ هیچ‌ عبادتی‌ به‌ اندازه‌ این‌ امید ارزش‌ ندارد. امید انسان‌ به‌ اینکه‌ خدا می‌تواند او را از تنگناها در آورد و فرجی‌ برایش‌ حاصل‌ شود، بهترین حالتی‌ است‌ که‌ می‌تواند هم‌ برای‌ خودش‌ خدمت‌ کند و هم‌ برای‌ جامعه،‌ و به‌ همین‌ سبب‌ «افضل‌ العباده`» است. پس‌ این‌ حدیث، مفهومی‌ عام‌ دارد و اختصاص‌ به‌ مسأله‌ انتظار ظهور ندارد.

البته‌ ما که معتقد به‌ وجود امام‌ دوازدهم‌ هستیم، امام‌ زمان‌ (ع) با این‌ که‌ غایب‌ است، می‌تواند از خدا بخواهد که‌ ما را نجات‌ دهد، همان‌ طور که‌ صدها و هزارها نمونه‌اش‌ را شنیده‌ایم‌ و میلیون‌ها نمونه‌اش‌ به‌ اطلاع‌ ما نرسیده‌ است. کسانی‌ در بیابان‌ گم‌ شده‌ بودند و هیچ‌ زاد و توشه‌ای‌ هم‌ نداشتند، اگر به‌ خدا و حضور امام‌ زمان‌ (ع) و مقام ایشان در پیشگاه‌ الهی‌ ایمان‌ نداشتند، تن‌ به‌ مرگ‌ می‌دادند؛ اما به‌ امام‌ زمان‌ (عج) متوسل‌ شدند و در فرصت‌ کوتاهی‌ وسیله‌ نجاتی‌ برای‌ آن‌ها پیدا شده‌ است. گاهی‌ خود آقا(عج) را زیارت‌ کرده‌اند و گاهی‌ شخصی‌ آمده‌ به‌ آن‌ها یاری‌ رسانده‌ است. از این‌ گونه‌ فرج‌های‌ شخصی‌ برای‌ شیعیان‌ فراوان‌ هست‌ و کتاب‌های‌ بسیاری‌ در این‌ زمینه‌ نوشته‌ شده‌ است، درباره کسانی‌ که‌ خدمت‌ آقا رسیده‌اند و مشکلشان‌ حل‌ شده‌ یا به‌ صورت‌های‌ دیگری‌ توسل‌ جسته‌اند و حاجتشان‌ روا شده‌ است.

مسأله‌ مهم‌تر این‌ است‌ که‌ ما یک‌ سری‌ مشکلات‌ اجتماعی‌ هم‌ داریم؛ مشکلاتی‌ که‌ گاهی‌ افراد آگاه‌ را مشرف‌ به‌ مرگ‌ می‌کند، و اگر شرایط‌ عادی‌ باشد و این‌ اعتقادات نباشد، برایشان قابل‌ تحمل‌ نیست؛ تنها چیزی‌ که‌ به‌ این‌ها امید می‌دهد، اعتقاد به‌ امام‌ زمان‌ (عج) و عنایات‌ او است‌ و این‌ که‌ بالاخره‌ روزی‌ با ظهور خویش، همه مشکلات‌ بشر را حل‌ خواهد کرد. این‌ اعتقاد برای‌ زندگی‌ ما خیلی‌ مؤ‌ثر است؛ولی‌ خودمان‌ توجه نداریم‌ چقدر ارزش‌ دارد؛ مثل‌ ماهی‌ در آب‌ می‌مانیم که‌ نمی‌دانیم آب‌ چیست‌ و چقدر ارزش‌ دارد. باید به‌ اقوام‌ و افراد دیگر نگاه‌ کنیم که‌ وقتی‌ در یک‌ مشکلات‌ سختی‌ قرار می‌گیرند، طاقت‌ نمی‌آورند و خودکشی‌ می‌کنند. اگر انتظار فرج‌ باشد، هیچ‌ گاه‌ انسان‌ به‌ چنین‌ گناه‌ بزرگی‌ اقدام نمی‌کند. در بسیاری‌ از اقوام‌ و کشورهای‌ دیگر، حتی‌ پیشرفته‌ترین‌ کشورهای‌ صنعتی، اقدام‌ به‌ خودکشی‌ به‌ صورت‌های‌ مختلف‌ فراوان است. چون‌ سختی‌ها آن‌ چنان‌ آن‌ها را احاطه‌ می‌کند که‌ طاقت‌ نمی‌آورند. ولی‌ ما اهل‌ آرمان‌ هستیم‌ و هدف‌ داریم. ما مردمی‌ هستیم‌ که‌ از تقریباً 40 سال‌ پیش‌ نهایت‌ ناراحتی‌ را در وضع‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌ کشورمان داشتیم. رهبری‌ پیدا شد و به‌ ما رهنمود داد که‌ باید در مقابل‌ این‌ رژیم‌ مقاومت‌ کنیم‌ و پرچم‌ نهضت‌ را برافراشت. مردم، سخن‌ او را شنیدند و اجابت‌ کردند. 16 - 15 سال‌ این‌ نهضت‌ طول‌ کشید تا انقلاب‌ پیروز شد. کسانی‌ که‌ امروز در بسیاری‌ از پست‌های‌ مملکتی‌ هستند، بارها گرفتار زندان‌ شدند و شکنجه‌های‌ فراوانی‌ را تحمل‌ کردند. بسیاری‌ از اشخاص‌ زیر شکنجه‌ به‌ شهادت‌ رسیدند. جوان‌های‌ عزیز در این‌ راه‌ شکنجه و شهید شدند. چقدر افراد تبعید شدند و چه‌ مشکلاتی‌ برایشان‌ پیش‌ آمد. مسائل‌ فراوانی‌ رخ‌ داد که‌ فرصت‌ بیانش‌ نیست. من‌ توصیه‌ می‌کنم‌ این‌ خاطرات‌ را فراموش‌ نکنید و قدر نعمت‌ انقلا‌ب و نظام اسلا‌می‌ را بدانید. منظور من‌ از اشاره‌ به‌ این‌ها این است‌ که‌ مردم، یک‌ آرمانی‌ داشتند و حاضر شدند جان‌ خود و فرزندانشان‌ را در این‌ راه‌ بدهند. چنین‌ کسانی‌ این‌ همه‌ مشکلات‌ را تحمل‌ کردند تا یک‌ جامعه‌ اسلامی‌ بر پا گردد و احکام‌ اسلام‌ در آن‌ اجرا شود، دیگر ظلم‌ و تبعیض‌ و رشوه‌ خواری‌ و... نباشد. سرّ پیروزی‌ ما در انقلاب‌ و دفاع‌ مقدس، بیش‌ از هر چیز، انتظار فرج‌ و توسل‌ به‌ اولیای خدا بوده‌ است. در ماجرای‌ جنگ‌ هشت‌ ساله نیز موارد بسیاری‌ پیش‌ آمد که‌ به‌ حسب‌ اسباب‌ ظاهری، شکست‌ ما حتمی‌ بود؛ ولی‌ خدای‌ متعال‌ به‌ برکت‌ توسل‌ به‌ اولیائش‌ رزمندگان‌ را با یک‌ دست‌ غیبی‌ پیروز کرد.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: دوشنبه 86/6/12::: ساعت 2:37 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 514
    بازدید دیروز: 231
    کل بازدید :1801289

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<