سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جلای این دلها ذکر خدا و تلاوت قرآن است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اصولگرا

حجاب با اصل آزادى مغایر است؟


ایراد دیگرى که بر حجاب گرفته‏اند این است که موجب سلب حق آزادى که یک حق طبیعى بشرى است مى‏گردد و نوعى توهین به حیثیت انسانى زن به شمار مى‏رود.

مى‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانى یکى از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانى شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبى باشد.مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بى‏اعتنایى به حق آزادى او و اهانت‏به حیثیت انسانى اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است‏به زن.عزت و کرامت انسانى و حق آزادى زن و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانى گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب مى‏کند که این امر از میان برود.

پاسخ: یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است‏بین زندانى کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتى مى‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد.در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد.حجاب در اسلام یک وظیفه‏اى است‏بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت‏خاصى را در لباس پوشیدن مراعات کند.این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزى است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعى او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.

اگر رعایت پاره‏اى مصالح اجتماعى، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصى را اتخاذ کنند و طورى راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقى را از بین نبرند چنین مطلبى را «زندانى کردن‏» یا «بردگى‏» نمى‏توان نامید و آن را منافى حیثیت انسانى و اصل «آزادى‏» فرد نمى‏توان دانست.

در کشورهاى متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایى براى مرد وجود دارد.اگر مردى برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتى با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب مى‏کند.هنگامى که مصالح اخلاقى و اجتماعى، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصى را رعایت کنند مثلا با لباس کاملا بیرون بیایند، چنین چیزى نه بردگى نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادى و حیثیت انسانى است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار مى‏رود.

بر عکس، پوشیده بودن زن - در همان حدودى که اسلام تعیین کرده است‏موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون مى‏دارد.

شرافت زن اقتضا مى‏کند که هنگامى که از خانه بیرون مى‏رود متین و سنگین و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدى که باعث تحریک و هییج‏شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوى خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنى دار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهى اوقات ژستها سخن مى‏گویند، راه رفتن انسان سخن مى‏گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگرى مى‏زند.

اول از تیپ خودم که روحانى هستم مثال مى‏زنم: اگر یک روحانى براى خودش قیافه و هیکلى بر خلاف آنچه عادت و معمول است‏بسازد، عمامه را بزرگ و ریش را دراز کند، عصا و ردایى با هیمنه و شکوه خاص به دست و دوش بگیرد، این ژست و قیافه خودش حرف مى‏زند، مى‏گوید براى من احترام قائل شوید، راه برایم باز کنید، مؤدب بایستید، دست مرا ببوسید.

همچنین است‏حالت‏یک افسر با نشانه‏هاى عالى افسرى که گردن مى‏افرازد، قدمها را محکم به زمین مى‏کوبد، باد به غبغب مى‏اندازد، صداى خود را موقع حرف زدن کلفت مى‏کند.او هم زباندار عمل مى‏کند، به زبان بى‏زبانى مى‏گوید: از من بترسید، رعب من را در دلهاى خود جا دهید.

همین طور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر بسر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن.

آیا حیثیت زن ایجاب مى‏کند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاههاى شهوت آلود مردان را به سوى خود جلب نکند، بر خلاف حیثیت زن یا بر خلاف حیثیت مرد یا بر خلاف مصالح اجتماع یا برخلاف اصل آزادى فرد است؟

آرى اگر کسى بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادى طبیعى و حیثیت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد.چنین چیزى در حجابهاى غیر اسلام بوده است ولى در اسلام نبوده و نیست.

شما اگر از فقها بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است، جواب مى‏دهند نه.اگر بپرسید آیا خرید کردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است، یعنى نفس عمل بیع و شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ مى‏دهند حرام نیست.آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفى است چنانکه در مساجد و مجالس مذهبى و پاى منبرها شرکت مى‏کنند و کسى نگفته است که صرف شرکت کردن زن در جاهایى که مرد هم وجود دارد حرام است.آیا تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بالاخره تکمیل استعدادهایى که خداوند در وجود او نهاده است‏حرام است؟ باز جواب منفى است.

فقط دو مساله وجود دارد; یکى اینکه باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایى و تحریک آمیز نباشد.

و دیگر اینکه مصلحت‏خانوادگى ایجاب مى‏کند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت‏شوهر و مصلحت اندیشى او باشد.البته مرد هم باید در حدود مصالح خانوادگى نظر بدهد نه بیشتر.گاهى ممکن است رفتن زن به خانه اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد.فرض کنیم زن مى‏خواهد به خانه خواهر خود برود و فى المثل خواهرش فرد مفسد و فتنه‏انگیزى است که زن را علیه مصالح خانوادگى تحریک مى‏کند.تجربه هم نشان مى‏دهد که این گونه قضایا کم نظیر نیست.گاهى هست که رفتن زن حتى به خانه مادرش نیز بر خلاف مصلحت‏خانوادگى است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتى مى‏کند، بهانه مى‏گیرد، زندگى را تلخ و غیر قابل تحمل مى‏سازد.در چنین مواردى شوهر حق دارد که از این معاشرتهاى زیانبخش - که زیانش نه تنها متوجه مرد است، متوجه خود زن و فرزندان ایشان نیز مى‏باشد - جلوگیرى کند.ولى در مسائلى که مربوط به مصالح خانواده نیست دخالت مرد مورد ندارد.

کتاب: مجموعه آثار جلد 19 صفحه 446
نویسنده: استاد شهید مرتضى مطهرى



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: پنج شنبه 85/9/30::: ساعت 1:15 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 444
    بازدید دیروز: 109
    کل بازدید :1800343

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<