سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که در خردسالی دانش آموزد، مانند نقش بر سنگ است و کسی که دربزرگسالی دانش آموزد، مانند کسی است که بر آب می نگارد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اصولگرا

روز شنبه نهم آذر به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پردیس قم برنامه مناظره ای بین حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و محمد علی ابطحی -مسئول دفتر رئیس جمهور سابق- با موضوع "اصلاح طلبی و اصولگرایی" برگزار شد.

به گزارش رجانیوز، حمید رسایی، متن کامل این مناظره و حواشی آن را در سایت شخصی خود منتشر کرده است. وی می نویسد:

با درخواست رییس دانشگاه جناب آقای دکتر برنجکار قرار شد کمی زودتر در دفتر ایشان حضور یابیم که در وقت مقرر رسیدم. آقای ابطحی هم آمدند و آشنایی اجمالی ایجاد شد. جناب آقای دکتر رحماندوست مشاور ایثارگران آقای خاتمی و احمدی نژاد هم که عضو هیأت علمی این دانشگاه است، در جلسه حضور داشت که به دلیل حضور ایشان در 2 کابینه، وجودشان در جلسه مغتنم بود. جلسه در ساعت مقرر آغاز شد و ابتدا نمایندگان 3 تشکل دانشجویی پشت تریبون آزاد رفتند. نمایندگان تشکل های هم جهت با اصولگرایان بیش از اصلاح طلبان، اصولگرایان را کیسه کشیدند! نماینده تشکل جریان اصلاح طلب که مجری و برنامه ریز جلسه بود هم فقط به اصولگرایان پرخاش کرد البته با همان سوژه ها ویژگی ای که معمولاً بزرگ ترهایشان در روزنامه های خودشان دارند.

البته جلسه حاشیه های جالبی هم داشت که توسط همان دوست خبرنگار این چنین روایت شده:

1. سالن برگزاری جلسه مملواز جمعیت دانشجو بود. حدود 60 میهمان با دعوت دو انجمن اسلامی و هماهنگی دانشگاه از بیرون دانشگاه در جلسه حضور داشتند.

2. پردیس قم 2 انجمن اسلامی دارد که جهت گیری متفاوت سیاسی دارند ولی با هم رفیقند.

3. آقای ابطحی پیشنهاد داد که چون هر دو مدعو طلبه هستند، به جای مناظره از واژه مباحثه استفاده شود.

4. نیم ساعت اول جلسه هیچ گونه تشویقی را به همراه نداشت اما در دور دوم سخن گفتن، سخنان هر طرف تشویق های زیادی را به همراه داشت. در بیشتر موارد، تشویق ها از سوی غالب دانشجویان صورت می گرفت.

5. در طول جلسه، 12 بار سخنان ابطحی و 16 بار سخنان رسایی تشویق حاضران را به دنبال داشت.

6. رسایی در قسمتی از صحبتش با اشاره به آقای دکتر رحماندوست گفت: ما در جلسه یک داور داریم که هم در دولت اصلاح طلبان و هم در دولت اصولگرایان حضور داشته، ای کاش جای هر 2 نفر ما سخن می گفت.

7. ابطحی در طول برنامه با اشاره به سخنان رسایی گفت: فضای سخن شما صادقانه بود.

8. وقتی رسایی با اشاره به مستنداتی که در دست داشت، مطالبی عنوان می کرد، ابطحی گفت: من فقط با این یک برگه ای که دارم، در جلسه آمدم که رسایی هم به شوخی گفت: آقای ابطحی شما وقتی در قدرت هم بودید، کارتان را جدی نگرفتید!

9. مجری جلسه که دبیر انجمن اسلامی بود، جلسه را به خوبی و با عدالت اداره کرد.

10. در پایان جلسه با اهدای لوح تقدیری توسط رییس دانشگاه از 2 میهمان جلسه تقدیر شد.

ابطحی نیز در وبلاگ خود درخصوص این مناظره نوشته است: دیروز در دانشگاه پردیس قم با آقای رسایی نماینده تهران جلسه­ی گفت­وگو و مناظره داشتم. مسئولان انجمن اسلامی به خاطر مجوز سخنرانی به من در قم متعجب بودند؛ ولی برای من این که می توانستم با کسی که در این شرایط هم مدافع همه جانبه آقای احمدی نژاد تلقی می­شود هم­صحبت شوم جالب بود. مناظره ما ? ساعت طول کشید. سالن اجتماعات دانشگاه پر بود و در راهروها هم ایستاده بودند. آقای رسایی را از طریق مصاحبه­ها و نوشته­های تند و تیزش می­شناختم ولی در رفتار شخصی انسان مؤدب و مخترم و باظرفیتی بود. خیلی برای این مناظره تلاش کرده بود. دهها ورقه پرینت و چندین کتاب به همراه آورده بود تا در مناظره از آنان بهره بگیرد؛ نشانهی جدی گرفتن مناظره بود. قرار بود مناظره در مورد اصول گرایی و اصلاح طلبی باشد. هر کدام یک ربع صحبت می­کردیم. به دوستان برگزارکننده خیلی اصرار کردم که متن آن را پیاده کنند و یا فایل صوتی آن را در جایی بگذارند که بتوانم به آن لینک بدهم.

مجری: با تقدیر و تشکر از 2 میهمان محترم از این که دعوت ما را پذیرفتند، طبق حروف الفبا از آقای ابطحی درخواست می کنم تا بحث را آغاز کنند.

ابطحی: بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از آغاز سخن، شهادت حضرت امام جواد علیه السلام را تسلیت عرض می کنم، همچنین هفته بسیج را گرامی می دارم. موضوع بحث تبیین اصلاح طلبی و اصولگرایی است. قاعدتاً در دور اول بحث به عمومیات خواهیم پرداخت و ان شاءالله در دور دوم، کمی به مصادیق و حوزه های قابل نقد اصولگرایی و اصلاح طلبی به تناسب عمرشان خواهیم پرداخت. شاید در موارد کلی خیلی اختلاف نظرها مشخص نشود ولی در مصادیق معلوم می شود که چه دیدگاهی به نفع مردم است و ان شاء الله در آخر هم بحث شیرین انتخابات را داشته باشیم، چون امروز هر جا که می رویم، همه می پرسند چه کسی می آید یا نمی آید؟

اما این تبار اصلاح طلبی با اصولگرایی یک ریشه مشترک داشته که به قبل از انقلاب برمی گردد که مجموعه علاقمندان به اندیشه دینی امام در جریان روحانیت را شامل می شود و در بعد از انقلاب در قالب مرزبندی چپ و راست نامگذاری شدند. اینها مجموعه ای بودند که دیدگاه های امام در راه اندازی آنها جدی تر بود. در حوزه های اجتماعی این جبهه در برابر جریان متحجر شکل گرفت. انقلاب اسلامی حتی بر اساس اندیشه غالب حوزه های علمیه شکل نگرفت. اندیشه غالب اندیشه ای نبود که امام محور آن باشد، اندیشه غالب این بود که لیوان آب آقا مصطفی را آب می کشید. امام در این باره بیانیه داد، چون می خواست اندیشه ای را بنا بگذارد که بعد از انقلاب به شکل متفاوتی در جریان اجرایی ظاهر شد و به نوعی چپ در برابر راست شکل گرفت. این جریان چپ، در چند جا مورد بی مهری قرار گرفت یکی در انتخابات مجلس سوم با محوریت آقای هاشمی و بعد جریان ادامه یافت تا فضای عمومی جامعه یک فضای متفاوتی را می طلبید.

تمام حاکمیت و روحانیت برای رأی آوری آقای ناطق بسیج شد، برای گرم کردن تنور بدشان نمی آمد یک نفر دیگر هم در انتخابات نام نویسی کند که خاتمی آمد ولی جو جامعه آن قدر ملتهب بود که آن رأی زیاد را برای خاتمی جمع کرد. این اقبال عمومی چیزی نبود جز طلب اصلاح در جریان انقلاب. دوم خرداد یک "نه" به سلیقه حاکم در حکومت بود. دوم خرداد برای حذف انقلاب نبود بلکه برای نفی آن سلایقی بود که به نام امام، انقلاب جامعه را به سمت دیگری می برد. سلایقی که مبتنی بر فشار و زور بود. این اصلاحات بود که از درون انقلاب بود شکل گرفت. اصلاح طلبی منافع کسانی را که باید اصلاح می شدند، در خطر قرار داد. به همین دلیل، قبل از کاندیداتوری خاتمی، مسئول عالی امنیتی کشور اعلام کرد که اگر ما به اندیشه اصلاح طلبی تن دهیم، امنیت کشور مورد آسیب قرار می گیرد! همین افراد از فردای دوم خرداد شروع کردند به مخالفت. اما امروز دولتی سر کار است که تمام دستگاه های امنیتی آرام شده اند ولی آن روز در برابر خواست عمومی مردم بودند. البته اصلاحات راهش را ادامه داد و نتایجی داشت از جمله این که مردم با حقوقشان آشنا شدند.

مجری: وقت شما تمام است. من از آقای رسایی می خواهم که بیاناتشان را بفرمایند.

رسایی: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم شهادت امام نهم را تسلیت می گویم و هفته بسیج را گرامی دارم. از دوستان انجمن اسلامی متشکرم که فضایی فراهم کردند تا به ارتقای سطح فکری جامعه بینجامد.

ما در کشورمان فرصت هایی داشته ایم و تهدیدهایی. اگر فرصت ها خوب مدیریت نشود، می شود تهدید و اگر مدیریت شود، فرصت باقی می ماند. تهدیدها هم اگر مدیریت شود، می شود فرصت و الا تهدید باقی می ماند. مثال این موضوع مشروطه است، مشروطه یک حرکت اصلاحی و فرصت بود ولی چون توسط رهبران آن خوب مدیریت نشد، در اختیار دشمن قرار گرفت و به تهدید تبدیل شد. علی رغم آن که بسیاری از مفاهیم مانند آزادی، مجلس، مطبوعات و... از مشروطه وارد ادبیات سیاسی این کشور شد، اما نتیجه مشروطه شد حکومت رضا میرپنج قلدر!

مثال دیگر آن در هفته بسیج، همین دوره جنگ 8 ساله بود که یک تهدید بود اما چون مدیریت شد، تبدیل به فرصت شد و بسیاری از خبرهای خوش این ایام در موضوع هسته ای یا موارد علمی دیگر حاصل دوره دفاع مقدس است.

به نظر بنده اصلاحات و دوم خرداد یک فرصت بود اما چون مثل مشروطه مدیریت نشد، تبدیل به تهدید شد. برخلاف آن کادویی که آقای ابطحی از اصلاحات ارائه دادند، اصلاحات چیز دیگری شد. چون اگر اصلاحات این بود که ایشان فرمودند، پس چرا امریکایی ها به این اصلاحات طمع کردند، چرا نیروهای انقلاب از آن نگران شدند، چرا همین الآن برخی از شیوخ اصلاح طلب از برخی اقداماتش اعلام برائت می کنند. وقتی فرصت به تهدید تبدیل شد، یک عده از درون انقلاب نگران شدند و البته آنهایی که از یک سوراخ کوچک به جامعه نگاه نمی کردند، بلکه وسیع تر می دیدند و دامنه بیشتری را می دیدند، خیلی زودتر اعلام خطر کردند.

واقعیت آن است که اصلاحات و اصولگرایی مانند برخی مفاهیم دیگر ما حسن و قبحشان عقلی نیست. ظلم بد است، این ذاتی است یا مثلاً عدل خوب است، این هم ذاتی است ولی اصلاحات 2 وجهی است، بستگی دارد چه طور تعریفش کنیم. با این نگاه باید گفت که متأسفانه به دلیل عدم تعریف اصلاحات، این فرصت تبدیل به تهدید و مایه امید دشمنان انقلاب شد. حتی من که در سایت آقای ابطحی جستجوکردم، دیدم ایشان اصلاحات را تعریف نکرده، حتی همین الآن هم ایشان اصلاحات را تعریف نکرد بلکه مصادیق هواداران و کسانی را که به عنوان اصلاح طلب مشهور شده اند، تبیین کرد. حتی اخیراً هم آقای خاتمی وقتی از آمدن یا نیامدنش سخن گفت، تأکید کرد که اگر بیاید، حتماً باید اصلاحات را تعریف کند. خب چیزی که بزرگان و سردمداران آن هنوز در تعریفش به یک معنای مشترک نرسیده اند، چه طور مدعی هستند که مردم دنبال آن بودند و امروز هم تشنه آن هستند؟!

اصلاحات یعنی اصلاح در روش ها نه اصلاح مبانی و هدف ها. شما عملاً در این جلسه تعریف اصولگرایی و اصلاح طلبی حقیقی را دیدید. 3 تشکل دانشجویی آمدند پشت تریبون بیانیه خواندند، 2 تشکل منصوب به اصولگرایان بود و شما شنیدید که ابتدا به جریان اصولگرایی انتقاد کردند و سپس به اصلاحات پرداختند، ولی تشکل اصلاح طلب وقتی آمد پشت تریبون، فقط به اصولگرایان حمله کرد انگار که جبهه اصلاحات هیچ انتقادی ندارد؟ در حالی که همین آقای ابطحی کلی ایراد به این جبهه دارد.

اصلاحات چون تعریف نشد، یک جبهه گشادی درست شد به نام جبهه دوم خرداد که از مجمع روحانیون مبارز تا نهضت آزادی تا ضد انقلاب خارج از کشور در آن جا گرفت! یک سر این جبهه کسانی بودند که ولایت فقیه را آنها در گوشت و پوست و خون ما کردند و یک سر دیگر، کسانی قرار گرفتند که تمام تلاش را برای حذف ولایت فقیه کردند و امام رحمت الله علیه آنها را نامشروع نامید!

البته در بیانات آقای ابطحی این بود که اصلاحات یک "نه" بود به جریان حاکم، خب سئوال این است که جریان حاکم قبل از دوم خرداد چه کسانی بودند، دولت سازندگی و کارگزاران الآن در کدام جبهه هستند؟ اکثر وزرای آقای خاتمی از چه طیفی و کسانی بودند؟ همین الآن هم آقای هاشمی معتقد است که متولی دوم خرداد ایشان بوده. پس این "نه" در دوم خرداد به چه بوده، به چه کسی بوده؟

مجری: وقت شما تمام است. آقای ابطحی بفرمایید.

ابطحی: من فامیلم چون با الف است، معمولاً در دفترچه تلفن ها اسمم اول قرار می گیرد. برای همین هر کس هر وقت فشاری به جیبش یا جای دیگرش وارد می شود، ناخودآگاه ابطحی را می گیرد (خنده حضار) حالا اینجا هم ما طبق دستور جلسه شروع کردیم و از اصلاحات گفتیم ولی آقای رسایی که نقض سخنان من را کردند، فرصت نکردند در مرحله اول اصولگرایی را تعریف کنند تا ببینیم این جبهه چقدر گشاد است (تشویق دانشجویان)

رسایی: ان شاءالله در مرحله دوم. نشنیده اید که می گویند اللهم بیر بیر، یعنی یکی یکی (خنده حضار)

ابطحی: امیدوارم ایشان توضیح دهد که وضعیت این جبهه متحد چقدر متحد است؟ چقدر اصولش روشن است؟ وضعیتش پس از 3 سال چطور است؟ خب من با این نظرات آقای رسایی موافقم که اگر مسئولان ملتی، فرصت ها را خوب بشناسند، می توانند یک کشور رابه خوبی اداره کنند. البته بنده از این که گفتند آقای رسایی در جلسه حاضر می شود، خیلی خوشحال شدم. چون در این شرایط که غنیمت شده کسانی از آقای احمدی نژاد حمایت کنند و واقعاً این نادرالوجود است، یک نفر پیدا شده که خیلی شفاف حالا از دولت نه ولی از احمدی نژاد حمایت مطلق می کند. خب این فرصتی است تا ما که دسترسی نداریم به آقای احمدی نژاد، حداقل این دیدگاه ها شنیده شود.

اما آیا اصلاح طلبی واقعاً فرصت را تبدیل به تهدید کرد یا نکرد؟ یکی از بهترین فرصت هایی که برای کشور به وجود آمد، دوران ریاست جمهور آقای احمدی نژاد بود. البته من معتقدم که یک تصادف ایشان را رییس جمهور کرد نه خواست عمومی مردم. دلایلی از جمله اینکه اختلاف کاندیداهای اصلاح طلبان که 4 نفر بودند، رقیب احمدی نژاد در مرحله دوم کسی بود که هر کس در برابرش قرار می گرفت، رأی می آورد. جریانات غیبی همه گرایش به احمدی نژاد داشتند. البته آقای کلهر گفته که 4 میلیون رای احمدی نژاد خوانده نشده، اگر اینطور است، پس رأی بقیه چقدر خوانده نشده است؟!

بالاخره ایشان به ریاست جمهوری رسید، خب شانس های زیادی به ایشان رو کرد. اولاً همه حاکمیت از ایشان حمایت می کند. مجلس هفتم همسو با احمدی نژاد بود، در جو جامعه آن برخوردها صورت گرفته بود و همه چیز آماده بود، در سطح اقتصادی دورانی که احمدی نژاد آمده بود، تاریخی ترین وضعیت اقتصادی در اختیار ایشان بوده. در شرایطی ایشان آمد که 3 جریان خطرناک منطقه از بین رفته بود: طالبان، صدام و منافقین. اتحادیه اروپا تا پشت مرزهای ما آمده بود. ایشان هم شعارهای عدالت طلبانه اشان را رساندند به کوره دهات ها. خب از این فرصت ها چه استفاده ای شد؟ تورم قیمت ها -به جز چند محله خاص- در چه وضعیتی است (تشویق دانشجویان) بی حرمتی ای که الآن به مردم ایران در خارج می شود، همه اش به خاطر مقاومت نیست، بله انرژی هسته ای حق ماست ولی می شود این حق را با ادبیات دیگری گرفت. ادبیات ایشان باعث نمی شود تا دنیا به سمت ما جذب شود. هنر این است که با دیپلماسی قدرتمند عزتمان را حفظ کنیم.

بسیاری از دوستان شما، اصلاحات را از ابتدا یک تهدید دانستند و نگذاشتند کار کند، ولی شما که فرصت می دانستید، چقدرکمکش کردید؟ شما چقدر بیانیه دادید علیه کسانی که دینداران را علیه ما بسیج کرده بودند؟ من چقدر ایمیل دارم که می گویند اگر این اتفاقات الآن، در دوره خاتمی بود، چقدر اعتراض می کردند؟ اگر یک مرد 160 میلیارد تومانی را خاتمی وزیر می کرد، چه می شد؟ آیا این عدالت است؟ چطور یک نفر می تواند در 10 سال میلیاردر شود (تشویق دانشجویان)

مجری: آقای ابطحی وقت شما تمام است. آقای رسایی بفرمایید.

رسایی: من درخواستم از آقای ابطحی این است که درفضای مناظره یا مباحثه، باید مستند صحبت کرد و الا فضای مطبوعاتی و مقاله ای می شود، هرطور حرف زد ولی تأثیرگذاری آن خیلی کم است.

اما بنده تعریف مشخصی از اصلاح طلبی و اصولگرایی دارم. اصلاح طلبی یعنی همان که رهبری در نماز جمعه فرمودند: اصلاحات یعنی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و ظاهراً اصلاح طلبان این تعریف را قبول ندارند و دنبال اصلاح چیز دیگری هستند، چون هنوز هم می گویند ما باید اصلاحات را تعریف کنیم! و این ما را به شک وا می دارد.

اصولگرایی را هم من تعریف کردم و نحوه برخورد 3 تشکل دانشجویی را در اینجا یادآور شدم. ما نباید مطلق گرا باشیم، چه من، چه شما، چه کسی گفته که ما به صورت مطلق آقای احمدی نژاد را تأیید می کنیم، ایشان هم خطاها و اشتباهاتی دارد، معصوم که نیست. مثلاً در جریان اظهارات آقای مشایی، بنده چند مصاحبه و انتقاد جدی کردم تا البته رهبری در نماز جمعه فرمودند این قضیه دنبال نشود.

اما اصولگرایی یعنی چه؟ یعنی پیروی از اصولی که مبتنی بر آرمان هایی است که امام بر آنها تصریح کرده. رهبری اصولگرایی را تعریف کردند: اصولگرایی یعنی پایبندی به ایمان، عدالت طلبی، محافظت از استقلال سیاسی، فرهنگی واقتصادی، معتقد به خودباوری و اهل جهاد علمی، معتقد به آزاد اندیشی البته نه به معنای براندازی و در نهایت هم یکی از لوازم اصولگرایی، اصلاح طلب بودن است. اصولگرا باید به اصلاح روش ها معتقد باشد.

حالا این ادبیات طعنه ای آقای ابطحی که آیا اصولگرا ها جبهه متحد شدند، اختلافاتشان حل شده یا نه و...؟ اینطور اگر بخواهیم حرف بزنیم، من هم خواهم گفت شما خودتان جواب خودتان را دادید، چون ایشان گفت یک دلیل پیروزی احمدی نژاد، اختلاف 4 اصلاح طلب باهم بود که ما هم می پرسیم آقای ابطحی چرا اصلاح طلبان این قدر قدرت طلبند؟ (تشویق دانشجویان) من از حضار محترم خواهشم این است که اجازه دهید از وقت استفاده کنیم و حرف هایمان را بزنیم تشویق ان شاءالله آخرش.

این که فرمودید حامیان مطلق دولت نادرالوجودند، بله ما چنین چیزی در اصولگرایی نداریم، بنده هم حامی مطلق دولت نیستم، من هم انتقاداتی دارم ولی انتقاداتم را با چنگ و دندان و گاز گرفتن نشان نمی دهم. احمدی نژاد هم مدیری است که اشتباهاتی دارد، بله من معتقدم که احمدی نژاد در پایبندی به اصول و مبانی مشکلی ندارد ولی در روش ها اشتباهات واشکالاتی دارد و برای همین باید اصلاح شود. هرجا ببینیم که احمدی نژاد از اصول منحرف شده و قدم کج برداشته، بنده اگر خودم سالم باشم، به نمایندگی از این ملت می زنم روی پایش ولی من ندیدم (تشویق دانشجویان)

ادامه دارد



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: دوشنبه 87/9/11::: ساعت 10:39 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 13
    بازدید دیروز: 109
    کل بازدید :1799912

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<