سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ یک از نیازهای کوچک خود را حقیرمشمارید ؛ زیرا محبوب ترین مؤمنان نزد خداوند متعال ، کسی است که بیشتر از همه از او درخواست می کند . [امام باقر علیه السلام]
اصولگرا

دکتر "محمود احمدی‌نژاد" رییس جمهوری تصریح کرد : شهید مظلوم بهشتی، الگوی مدیریت انقلابی، ژرف اندیشی، نگاه انسانی به مسایل جامعه، سازماندهی و استقامت بودو ازهمین رو امروز موج گرایش به ارزش‌ها حاصل ایستادگی امثال او و یاران با وفایش است.

به‌گزارش ایرنا به نقل از دفتر امور رسانه‌های ریاست جمهوری، احمدی‌نژاد که روز چهارشنبه در آغاز جلسه هیات دولت سخن می‌گفت، افزود: در فاجعه هفتم تیر، مردم ایران جمعی از بهترین نخبگان ، مومنان و خدمتگزاران خود را از دست دادند.

وی افزود: به‌رغم ویژگی‌های الهی و انسانی شهید بهشتی، افراد مساله‌دار و یا کم اطلاع دست به دست هم داده بودند و با هماهنگی قدرتهای اجنبی در یک جنگ روانی و در یک فضای آلوده و تیره همه تیرهای کینه و خودخواهی و قدرت طلبی را به سمت آن عزیز پرتاب می‌کردند.

رییس جمهوری تصریح کرد:آنان کار را به جایی رساندند که حتی بسیاری از نیروهای اصیل انقلاب هم جرئت دفاع از ایشان را نداشتند و حتی برخی برای آنکه خود را از حمله منافقان در امان بدارند، با عوامل گمراه همراهی می کردند.

رییس جمهوری‌تاکید کرد:کمتر کسی‌است که بتواند در چنین فضا و هجومی دوام بیاورد، مگر اینکه دل او مالامال از پاکی و اخلاص و اعتماد به درستی راه باشد و بهشتی مظلوم با آن آرامش، صلابت، تدبیر، عمق و بلندی نگاه در مقابل این هجمه‌ها ایستاد و بر درستی راه خویش تاکید ورزید.

احمدی نژاد بابیان اینکه این شهید بزرگوار در اوج‌فشارهای ناجوانمردانه گروهک‌ها و جبهه فساد داخلی و خارجی به آینده‌های دور می‌اندیشید،گفت: شهید بهشتی همواره دراندیشه آبادانی،حل مسایل‌ریشه‌ای و بنیادی کشور و پایه‌گذاری نظام‌های هدفمند و درست و سازنده برای کشور بود.

وی افزود:خون آن بزرگوار آنقدر پاک بود که به سرعت گریبان جنایتکاران را گرفت و در مدت بسیار کوتاهی کوس رسوایی آنان همه عالم را گرفت.

رییس جمهوری گفت: با شهادت بهشتی عزیز چهره منافقانی که با اندیشه‌های به ظاهر آزادی خواهانه اما در واقع دیکتاتورانه و سبعانه می‌خواستند یاران انقلاب را خلع سلاح کنند،برای مردم افشا شد و آن خبث طینت و رذالت‌های دورنی‌شان از پرده برون افتاد و دیدیم که چگونه بعد از شهادت یاران انقلاب در فاجعه هفتم تیر آنان به دامان اربابان خود پناهنده شدند.

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه منافقان چهره خود را در پشت حرف‌های دروغ تحت عناوین آزادی بیان،اطلاعات آزاد، رقابت آزاد، احترام به آزادی دیگران، رعایت حرمت‌ها، حقوق مردم، مظلومین یا هر چه بویی از ارزش‌ها داشت مخفی می کردند، تصریح کرد: آنان به زعم خودشان این کار را کردند و باحرکت کور خود تحلیل می‌کردند که اگر در یک شب این همه‌انسان‌های بزرگ را بگیرند و بتوانند باعوامل خود مجلس را از اکثریت بیاندازند انقلاب را با شکست مواجه خواهند ساخت.

وی افزود: اگر عنایت خداوند و پاکی و صفای درونی مردم نبود، اینان به تحلیل‌های مادی خود می‌رسیدند، در چنین فضایی نه تنها خون بهشتی و یارانش انقلاب‌را بیمه‌کرد،بلکه موجب شد پس از آن هرجا آفت و انحرافی به بدنه انقلاب وارد شد ، به لطف الهی پس از مدت کوتاهی دفع گردد و انقلاب مسیر خود را به سمت کمال ادامه دهد.

احمدی نژاد به‌ویژگی دیگری از شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی همواره تاکید می‌کرد که انسانی که معیار دارد و روی معیار بایستد ، دشمن دارد. مگر می‌شود روی اصول ایستاد و دشمن نداشت. انسانی که خط درست دارد، دشمن دارد. اگر اینطور نبود انبیاء و اولیا بدون دشمن بودند و صلحا و بزرگان بدون توهین، تحقیر، جوسازی و فشار روانی به اهدافشان می‌رسیدند.

رییس جمهوری افزود: اگر بنا بود مردان مرد و انسان‌های بزرگ در مقابل این فشارها تسلیم شوند و سازش کنند امروز هیچ نشانی از حقیقت در عالم وجود نداشت، هیچ اثری از ارزش‌ها نبود و هیچ تمایلی برای استقرار ارزش‌ها در عالم نمی‌ماند و اینکه امروز موج گرایش به ارزش‌ها را می‌بینیم حاصل ایستادگی امثال شهید بهشتی و یاران با وفای اوست.

رییس جمهوری با توجه به فشارهای استکبار و عوامل او به مردم ایران، مجددا سخن شهید بهشتی را یادآور شد که دشمنان بدانند حرف ملت ایران با آن حرف‌های جاودانه شهید بهشتی و در واقع کلام الهی یکی است:"از دست ما عصبانی هستید، عصبانی باشید و از عصبانیت تان بمیرید."
احمدی‌نژاد در پایان گفت: خون شهید بهشتی حافظ سلامت وتضمین راه انقلاب است و از درگاه خداوند علو درجات آن عزیزان را مسالت و آرزو می‌کنیم در راستای راه این عزیزان باشیم و توفیق ادامه راه این بزرگواران را پیدا کنیم.     منبع



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: چهارشنبه 86/4/6::: ساعت 1:50 عصر

     د

         از نقشه‌های شیطانیِ قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجرا است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهای مختلف دنباله‌گیری شد، به انزوا کشاندن روحانیت است؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن، و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود ، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و مع‌الأسف به واسطة بیخبری  هر دو قشر از توطئة شیطانی ابرقدرتها نتیجة چشمگیری گرفته شد. از یک طرف، از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به دست می‌گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً، و اسلام بخصوص، و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان، متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان، و طرفدار سرمایه‌داران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می‌نمودند. و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی‌دینی و بی‌بند و باری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم می‌نمودند. نتیجه آن که دولتمردانْ مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و توده‌های مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند، و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب  آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد، و می‌رفت که چه‌ آید.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: سه شنبه 86/4/5::: ساعت 7:0 عصر

    احمدی نژاد پدیده عدالتخواهی بود که با تبری جستن از جناح بندیهای سیاسی، همه سیاستمداران و تحلیلگران را جا گذاشت و با متانت و صداقت قدم در خیابان پاستور نهاد. شاهدان بسیاری هستند که هیچگاه فراموش نخواهند کرد، احمدی نژاد در حالی که همواره در انتهای لیستهای نظرسازی جای میگرفت، در آخرین سخنرانی رسمی در جمع هوادارانش، محکم و مطمئن گفت: وعده بعدی، خیابان پاستور!

     اکنون احمدی نژاد در خیابان پاستور زندگی می کند. او در حالیکه تمام تلاش و کوشش خود را مصروف خدمت صادقه و خستگی ناپذیر به مردم ایران ساخته، به نحو خارق العاده ای نظام سیاسی جهان را نیز تحت تاثیر قرار داده و برای آینده جهان تصمیم گیری می کند. احمدی نژاد از محرومترین شهرهای سیستان و بلوچستان، رژیم صهیونیستی را به چالش می کشاند، همه شهرهای ایران را سپر دفاعی نیروگاههای انرژی هسته ای قرار داده و از موطن شهید مدرس، فریاد عدالتخواهی و بانگ سازش ناپذیری با فساد و تبعیض سر می دهد.

     تا چند سال پیش، دستگاه دیپلماسی ایران چنان ترسو و واداده شده بود که از اسم شورای امنیت می ترسید. در چنان اوضاعی سردمداران لیبرال مآب حاضر بودند جنبشهای مقاومت فلسطین، لبنان و عراق را بفروشند، فعالیتهای هسته ای را تعلیق و تعطیل کنند و به wto بپیوندند تا رابطه شان با اروپا و آمریکا قطع نگردد. در آن نگاه، اینکه هویت انقلاب اسلامی، رشد و توسعه کشور و اقتصاد ملی قربانی گردد، مهم نبود. اما در شرایط جدید، شورای امنیت و اتحادیه اروپایی به سرعت دستگاه کپی بیانیه صادر می کند، در حالیکه از انجام هر اقدامی عاجز و ناتوان است.

     در چنین شرایطی احمدی نژاد سرمایه ای بزرگ و کران ناپیداست. سرمایه ای که نه تنها متعلق به ایران، که متعلق به جهان اسلام، متعلق به جبهه محرومان و مستضعفان، متعلق به جبهه آزادیخواهان و متعلق به تاریخ بشری است. او دوستان فراوانی از آمریکای جنوبی و خاورمیانه دست و پا کرده، حتی دشمنان انقلاب در اروپا و جهان عرب را به انفعال کشانده و از این رو باید به این سرمایه نگاهی ویژه و در خور توجه داشت:

     1- دنیای کنونی تشنه و در انتظار مواضع و سخنرانیها و گفتمان عدالتخواهانه و آزادیخواهانه احمدی نژاد است. ملتهای جهان به هر زبان و دین و نژاد، به دنبال تصاویر و اخبار حول و حوش احمدی نژاد اند و به طور جدی نیز آن را پیگیری می کنند. امروز افریقاییها و پاکستانیها منتظر نیستند تا رایزنهای فرهنگی ایران، نامه ها و سخنرانیهای احمدی نژاد را ترجمه کنند و در اختیار آنها قرار دهند، بلکه خود مشتاقانه در برگردان و انتشار آثار رییس جمهور جمهوری اسلامی، از یکدیگر سبقت می گیرند.

     اما عقب افتادگی و به فراموش سپاری شرایط گفتمان جهانی، لازم می دارد تا معجزه هزاره سوم، بیش از پیش گفته، نوشته و انتشار یابد. نویسندگان زیادی باید دور هم جمع آیند تا پایاپای احمدی نژاد، دنیا و تاریخ را از روح خداپرستی و عدالتخواهانه این مرد بزرگ آگاه نمایند. موضوعی که قلت حضور نویسندگان، هنرمندان وضعف مدیران اطلاع رسانی داخلی و جهانی در پیگیری و رهجویی آن آشکار و بی نیاز از تفصیل و توضیح است. اما هر ساله نمایشگاههای فرهنگی مختلفی در نقطه نقطه ایران و جهان برگزار می شود، و نویسندگان ایران ایست بر قلمها رانده اند و مدیران بین المللی، توصیف کوروش صد کفن پوسیده را بر بینی خود آویزان کرده اند.

     2- احمدی نژاد یاران فراوانی در داخل و خارج ازکشور دارد که مهجور و منزوی در مانده اند. خیل جوانان مشتاق جهانی هستند که تابلوی احمدی نژاد را بر سینه اتاقهایشان آویزان کرده اند، و کسی نیست که آنها را بر گفتمان عدالتخواهی و مقاومت، استوارتر و پایدارتر نماید.

     علیرغم توضیح بالا، دستگاه سیاست خارجی در پیگیری و محقق نمودن توسعه ارتباطات فرهنگی میان ملتها و احمدی نژاد کاهل و ناکارآمد است. لذا باید به فکر یک تشکیلات بزرگ جهانی بود که توسط نمایندگان گروههای مقاومت و عدالتخواه حرکت می نماید. نکته ای که تمرکز بر روی آن می تواند در رشد گفتمان عدالت و پایداری کارکردی محوری داشته باشد.

     3- احمدی نژاد آبادگر بزرگ ایران است. وی با روحیه ای جهادی و خستگی ناپذیر و با تصمیم جدی مبنی بر درهم شکستن نظام توسعه لیبرالی، درصدد پیاده سازی الگوی عملگرای خدمت رسانی و آبادانی اسلامی است. گرچه بسیاری بر این نکته نیز واقف اند که هم فاصله بسیاری با اهداف خدمات رسانی، بهبود اوضاع اقتصادی و انتظارات مردم، وجود دارد و هم اخلالگران زیادی در تلاشند تا دولت را به زمین گرم زده و آن را ناکارآمد نشان دهد، اما باید احمدی نژاد را در تحقق خواسته هایش بطور کامل حمایت و پشتیبانی نمود.

     در این میان ستاد مرکزی دولت می تواند با طراحی و پیاده سازی الگوهای جایگزین مدیریت کشور و مطابق با الگوی علوی، نقشی مهم را پیگیری نماید. البته این الگوها می تواند با گرایشهای نرم و ضربتی همراه باشد.

     با این توضیح، احمدی نژاد، سرمایه ای برای تاریخ انتظار است که باید مورد حمایت و سرمایه گذاری جهانی قرار گیرد. اهداف و برنامه های احمدی نژاد باید بصورت ویژه ای ساماندهی یابد تا تاثیرگذاری او در حد و اندازه ی پتانسیلهای وی باشد.      منبع



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: سه شنبه 86/4/5::: ساعت 2:13 عصر

       حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز کیهان، خاتمی را مصداق گناهکاری دانست که به جای عذر آوردن به پیشگاه مردم، طلبکار شده و قصد دارد، گناه خود را با ایجاد توهم توطئه جریان رقیب توجیه کند. متن کامل این نوشته در زیر آمده است:

     دو هفته بعد از انتشار یک فیلم 5/6 دقیقه ای که آقای خاتمی رئیس جمهور سابق را در حال دست دادن با تعدادی از زنان و دختران ایتالیایی نشان می داد، ایشان طی سخنانی در جلسه «بنیاد باران» آنچه در فیلم مورد اشاره آمده بود را تکذیب کرده و اعلام کرد «با هیچ زنی مصافحه نکرده است» و روزنامه های وابسته به مدعیان اصلاح طلبی تکذیب آقای خاتمی را با تیترهای درشت و عکس های تمام قد در صفحه اول خود جای داده و کوشیدند انتشار آن فیلم 5/6 دقیقه ای را به مخالفان آقای خاتمی نسبت داده و در راستای تخریب چهره سیاسی ایشان ارزیابی کنند!

     کیهان آرزو می کرد که آقای خاتمی حرمت حضور 8 ساله خود بر کرسی ریاست جمهوری ایران اسلامی را پاس داشته و با زنان و دختران ایتالیایی دست نداده باشد ولی علاوه بر فیلم یاد شده که احتمال مونتاژ آن تقریبا صفر است، برخورد چندگانه و متناقض آقای خاتمی و اطرافیان ایشان نیز- با کمال تاسف- تردیدی باقی نمی گذارد که این اقدام مغایر با ارزش های اخلاقی و دینی اتفاق افتاده است و...
    کیهان درپی آن نبود که بار دیگر به این ماجرا بپردازد و اگر آقای خاتمی و اطرافیان ایشان فقط به تکذیب ماجرا اکتفا می کردند، ضرورتی برای بازپرداخت نبود، اما آقایان به جای شرمندگی از آنچه اتفاق افتاده است، طلبکار هم شده اند و سعی دارند از این عمل خلاف اخلاق نیز علیه اصولگرایان بهره گیری سیاسی کنند که باید گفت؛ 
    ادامه مطلب

    مطالب مرتبط:

    خاتمی و تصاویر جدید منتشرشده در انتظار تکذیب!

    دست دان خاتمی با دختران ایتالیایی!

    دروغ خاتمی رو شد، فیلم دوربین دوم از دست دادن خاتمی

    اعتراض و شکایت غیرتمندان مشهدی نسبت به عمل حرام خاتمی به دادگاه ویژه روحانیت

    خلع لباس

    خلع لباس یا تعیین تکلیف



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: یکشنبه 86/4/3::: ساعت 11:20 عصر

         و به مجلس و دولت و دست‌اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بی‌فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
    و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایة بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابستة به شرق و غرب می‌باشند. و اکیداً توصیه می‌کنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: یکشنبه 86/4/3::: ساعت 7:0 عصر

    خبرگزاری فارس:قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت:در سوم تیر 84 گفتمان اصولگرایی و عدالت خواهی توسط مردم انتخاب شد.

    لطف‌الله فروزنده در آستانه سالروز سوم تیر،انتخابات ریاست جمهوری نهم در گفتگویی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سوم تیر 84 را تحول در گفتمان دانست.
    وی دلیل کاهش اعتماد مردم به دوم خردادی‌ها و در عین حال افزایش اعتماد به اصولگرایان در سالهای پیش را عدم کارآمدی دوم خرداد در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دانست و تصریح کرد: مردم انتظار داشتند با رای به جریان دوم خرداد مشکلاتشان حل ‌شود اما به یک باره جریانی ظهور و بروز کرد که ساختار شکنی کرد و به مبانی اصلی نظام، دستاوردها و دیدگاه‌های حضرت امام خمینی(ره) حمله کرد،برخی افراطیون به دشمن چراغ سبز نشان دادند و کار را به جایی رساندند که در نظام قانونگذاری تحصن به راه افتاد. ادامه مطلب



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: یکشنبه 86/4/3::: ساعت 11:47 صبح

     برای انسجام بیشتر میثاق بستند

    خبرگزاری فارس:اصولگرایان از چند ماه قبل تلاشهای زیادی را برای ایجاد همدلی و انسجام بیشتر آغاز کردند و این در حالی است که جریان دوم خرداد به عنوان رقیب این جریان، مدعی است اختلافات اصولگرایان زیاد و غیر قابل حل است.

     

    این گزارش نتیجه اقدامات اصولگرایان برای هماهنگی های بیشتر را موضوع خود قرار داده است.
    به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در پی برخی ناهماهنگی های بوجود آمده بین اصولگرایان و بهره برداری رقبا از سویی و عدم انسجام لازم برای پیگیری مطالبات مردم از سوی دیگر، اصولگرایان در جلسات اخیر خود بر روی سازوکار دستیابی به همکاری و هماهنگی های بیشتر از جمله برای انتخابات مجلس هشتم، به توافق‌های مهمی دست پیدا کرده اند.
    بر اساس این گزارش، طیف‌های اصلی جریان اصولگرا با برگزاری نشست‌های متعدد و صمیمانه و تشکیل کمیته‌های کاری، تصمیمات مهمی را برای تحکیم و گسترش هماهنگی ها اتخاذ کردند.
    چهره های شاخص این جریان بر این باورند که برگزاری جلسات اصولگرایان که در آینده نزدیک اخبار رسمی آن منتشر خواهد شد، این امید را در دل نیروهای اصولگرا پدید آورده که می‌توانند با الهام از تجربه‌ انتخابات قبلی و درس‌گیری از آنها در مسیر وحدت و یکپارچگی گام بردارند.  ادامه 



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: شنبه 86/4/2::: ساعت 11:4 عصر

       سید سینا حسینی

     پس از سخنان چند روز قبل رئیس جمهوری در موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) قم که طی آن با قدردانی از زحمات آیت الله محمد تقی مصباح یزدی بر لزوم بهره گیری و استفاده از قدر و منزلت فیلسوف بزرگ جهان اسلام تاکید کرده بودند، بسیاری از دشمنان دیرینه آیت الله مصباح و زخم خوردگان زبان برنده تشیع، بار دیگر و با روشی تکراری، به تخطئه و وارونه جلوه دادن نیت و غرض واقعی ریاست محترم جمهور درباره شخصیت آقای مصباح، پرداختند. اینان که همیشه و هرجا در لوای اصلاح طلبی، صلح و ثبات جامعه را فدای آمال و امیال حزبی و جناحی خود نموده اند، با استحاله مقصود اصلی اشارات رئیس جمهور درباره رئیس موسسه امام خمینی (ره)، اینگونه وانمود کردند که آقای احمدی نژاد بر لزوم استفاده از آقای مصباح در دولت تاکید کرده اند. و این حرکت ناشایست در حالی رخ داد که در روزهای آغازین عمر دولت نهم نیز همین قلم ها با ابزارها و نشریاتی متفاوت، شاگردان و نزدیکان آقای مصباح را از مهره های اصلی هیات دولت و از عوامل تصمیمات کلان اجرایی کشور قلمداد کرده، بانگ ناجوانمردی و نابخردی خود را بیش از پیش آشکار کرده بودند.

     نکته مهمی که پس از اینگونه هجمه ها که سابقه چند ساله و خصوصاً از زمان حاکمیت دولت اصلاحات به این سو داشته، به ذهن خطور می کند این است که، چرا نیروهای دوم خرداد و صاحب منصبان دیروز و مدعیان امروز، تا به این حد نسبت به شخصیت و افکار آیت الله مصباح یزدی حساسیت نشان داده، از کوچکترین فرصتی برای تخریب شخصیت ایشان و مرتبطین ایشان فروگذار نمی کنند؟ چرا این مخالفان با وجود برخی بی اعتقادی ها و بی بنیانی ها که در ساحت کلام و کردارشان نمود واقعی دارد، اظهار ارادت قلبی خود را نسبت به برخی عالمان و دانشمندان دینی که به مراتب در سطحی پایین تر از آیت الله مصباح، قرار دارند، ابراز می کنند، ولی شمشیر خصومتشان هر ساعت و هردم گداخته تر از گذشته بر آرمانها و افکار مصباح یزدی باریدن می گیرد؟

     پرسش های فوق، غرض اصلی از به تحریر درآوردن این نوشتار است. چرا که به نظر، باید زمانی برای پایان اینگونه مناقشات مزورانه در نظر گرفت، که می توان این نوشتار را شروعی بی پرده و صریح، برای مبارزه های جانانه در رزمگاه خیانت و صداقت دانست.

     آنچه در پی می آید، نکاتی است تطبیقی که از ساحت زندگی و آرمان های استاد مصباح یزدی به زندگی و توهمات مخالفانشان سرک می کشد. هر آنچه خواهد آمد، تنها قطره ای است از دریای بیکران ناگفته ها!

     1- عمده مشکل مخالفان آیت الله مصباح یزدی، مخالفت و سرسختی است که اینگونه شخصیت ها با مبانی و مفاهیم اصیل دینی و مذهبی داشته و دارند. تامل در سخنان و عملکرد روزمره اغلب این افراد نشان می دهد که صاحب سخنانی که دین را افیون، واقعه کربلا را نتیجه پدرکشی جنگ بدر، جای امام خمینی و اندیشه های امام را در موزه های تاریخ، قدرت و عصمت اهل بیت را از اموراتی قدسی و ماورایی تا مسائل بازاری و دعاوی عرفی پایین کشانده، به شذوذات ایمان دارند و حتی برخی از آنان افتخار خود را این می دانند که عمری را از 12 سالگی به این سو، دست به وضو نیالوده اند! جای تعجب نیست که مدال دشمنی کسی را به سینه آویخته باشند که عمری را برای تبیین مفهوم واقعی آذرخش کربلای حسینی و نیز پیاده سازی دقیق آرمانها و اهداف امام (ره) که همگی برگرفته از معرفت و اعتقاد ناب او به دین و شریعت محمدی علوی می باشد، صرف کرده است.

     2- آیت الله مصباح یزدی، زره روئین دفاع از ولایت فقیه و آرمانهای انقلاب را سالهاست که بر تن کرده و چه بسیار هجمه ها و ناجوانمردی ها که دیروز و امروز بر او وارد نشده است. نگارنده به یاد می آورد، در سالهایی که موضوع مناظره آیت الله مصباح و دکتر سروش، ورد زبانها بود و عبدالکریم سروش به انحاء مختلف از زیر بار این مناظره فرار می کرد، جمعی از شاگردان نزدیک استاد مصباح به خدمت ایشان مشرف شده و تقاضا کردند که مسئولیت مناظره با سروش به آنان محول شود چراکه شان استاد را اجل از مطالعات متفرقه ای می دانستند که سروش در فلسفه اسلامی و غرب کرده و به آن تمسک می کرد. اما در این میان، فیلسوف یزدی جوابی می دهد که علت واقعی اغلب عداوتهای موجود با او را مشخص می کند. ایشان گفت: این کار به مانند این است که من خود را سپر ولایت کرده ام و در واقع، آماج حملات و تهاجمات دشمنان انقلاب و ولایت قرار گرفته ام. دوست دارم به مانند برخی اصحاب امام حسین (ع)، مانند حبیب ابن مظاهر، تیرهای نشانه رفته شده به سوی ولایت را خود به جان خریده، توفیق دفاع از حریم آن را به اکمل وجه پیدا کنم. (نقل به مضمون)

     آری، برای کسانی که به انحاء مختلف و با پشتوانه های مالی و معنوی متعدد، عمری را برای براندازی و زیر سوال بردن صریح و کنایی ولایت فقیه صرف کرده اند، هویداست شخصیتی چونان آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، خار چشم بوده، جسم و روح آنان را بیازارد!

     3- همانطور که مقام معظم رهبری به بهترین صورت بیان فرمودند، شخصیت آقای مصباح، خلا شخصیت هایی مانند شهید مطهری و علامه طباطبایی را یکجا برای جامعه ما پر کرده است. از همین رو، مروری بر زندگانی و حیات فکری این دو بزرگوار به روشنی آشکار می کند که مقابله با التقاط، از مهمترین مبادی و مبانی است که در طول چندین دهه داشت و برداشت علمی توسط این دو بزرگوار به چشم می خورد. امروز نیز برای کمتر کسی جای شک و شبهه باقی مانده است که این رسالت، در حال حاضر تنها و تنها بر دوش استاد مصباح و شاگردان مکتب فکری اش گذاشته شده است و اما مسئله اصلی در این باره این است که؛ جناب استاد به دور از هرگونه سطحی نگری و خوش خیالی، امکان وقوف بر شبهات و اهداف واقعی مخالفان و منادیان سکولاریسم را پیدا کرده، با تیشه بیان و منش خود، ریشه معارضان را به خطر انداخته است. کسانی که در لوای حمایت از زنان، آزادی بیان و توسعه های فرهنگی اجتماعی، آیات صریح الهی و روایات متقن نبوی را به راحتی زیر سوال برده، برای رسیدن به هدف واقعی خود نقاب تزویر به صورت زده، مزورانه پرده دری شرعی! می کنند، اگر از کسی چون محمد تقی مصباح یزدی نهراسیده و خشمگین نباشند، شکی نیست که مشکلاتی روانی و درونی گریبان گیرشان شده است.(شفاهم الله!)

     4- آن زمانی که هنوز صحبت از موسسه هلندی هیفوس، بنیاد دختر دیک چنی، مرکز آمریکایی به ظاهر فرهنگی مستقر در دبی ودوره های آموزشی سفارت انگلیس نبود، این محمد تقی مصباح بود که از ورود چمدانی پر از دلار به خاک ایران، برای توسعه و بسط فعالیت های براندازی دینی و هجمه علیه مقدسات خبر داده، عاملان آن را معرفی نمود. و امروزه می بینیم که نشانه های سخنان استاد، یکی پس از دیگری به مثابه قارچی زشت رو از زمین بایر اصلاحات روییده، ماهیت کسانی را که دیروز با مظلوم نمایی، سعی در تطهیر خود می کردند، یکی پس از دیگری برملا کرده است. با این حساب، برای کسی که چند میلیون دلار بودجه مستقیم از کاخ سفید برای ترویج افکار و تسهیل سخنرانی ها و سفرهای خارجی اش اختصاص یافته، دشمنی با مصباح و فرار از مناظره با او موضوعی مسجل و بی شبهه خواهد بود!

     5- برای کسانی که لباس روحانی بر تن کرده در سفر های خارجی خود و به خیال دوری از چشم نامحرمان! دست در دست زنان و دختران گذارده، با آنان به گفتگوی صمیمی می پردازند، دشمنی با مصباح چه جای تعجب است؟ یکی از شاگردان ارشد استاد مصباح، در زمان فارغ التحصیلی خود از یکی از کشورهای خارجی و هنگام بررسی پرونده انضباطی اش، به وی گفته می شود که وضعیت درس و اخلاق وی عالی بوده و تنها مشکل او بدرفتاری با زنان و گرم نگرفتن با آنها می باشد. چرا که این دانشجو- که اکنون خود از اعاظم اخلاق و فلسفه به شمار می رود- به دلیل تقید و اعتنای کافی و وافی به مسائل و شرعیات اسلام، از رفتارهای خارج از اجازه دین و شریعت پرهیز می کرده است.

     این مورد را ضمیمه موارد متعدی از تساهل و تسامح آقایان اصلاح طلب نموده و آنانی را که به راحتی و بدون هیچ دغدغه ای مرتکب رفتارهای ناصحیح و در بسیاری موراد خارج از دین می شوند، کنید! مضاف بر تکذیبیه ها و توضیحاتی که هر بینننده و شنونده ای را شگفت زده می کند!

     خود قضاوت کنید، آیا همین چند مورد برای دشمنی و خصومت با آیت الله مصباح یزدی و به تبع، عنادی که با ابراز ارادت رئیس جمهور به ایشان دارد، کافی نیست؟ مصادیق زیادند و سخن بسیار، باشد تا وقتی دگر!

    منبع



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: شنبه 86/4/2::: ساعت 1:49 عصر

         برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی‌خوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایسته‌ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید  تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور می‌خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشتة ما و شما با رحمت واسعة خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمان است.
    و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به  حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ می‌کنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصروا الله یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ اَقدامَکُم  و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: جمعه 86/4/1::: ساعت 7:0 عصر

    شریعتی و روحانیت

    شریعتی‌ یکی‌ از منتقدین‌ سرسخت‌ روحانیت‌ بود. گرچه‌نحوه‌ی‌ انتقاد او در اواخر عمر تعدیل‌ شده‌ بود، ولی‌ همچنان‌ نوعی‌ بدبینی‌ مفرط‌ درسخنان‌ او دیده‌ می‌شود. انتقادات‌ شریعتی‌ از روحانیت‌ گاه‌ به‌ کینه‌توزی‌ و گزندگی‌می‌رسید که‌ از حدود منطق‌ و استدلال‌ خارج‌ می‌شد. انتقاد وی‌ از عالمان‌ دوره‌ی‌ صفوی‌چنان‌ غیرمنطقی‌، متعارض‌ و توهین‌آمیز بود که‌ روحانیون‌ هوادار وی‌ را نیز خلع‌ سلاح‌می‌کرد. به‌ گفته‌ی‌ وی‌ «پس‌ از صفویه‌ همه‌چیز جا به‌ جا شد؛ خلیفه‌ی‌ سنی‌، شیعه‌ شد وفقیه‌ شیعه‌، سنی‌! پس‌ از هزار سال‌ قهر، با قدرت‌ آشتی‌ کرد و کنار تخت‌ سلطان‌ آستین‌کشید و به‌ خدمت‌ ایستاد... هزار سال‌ تلاش‌ و جهاد و شکنجه‌ و شهادت‌ در راه‌ امامت‌معصوم‌ و عدالت‌ مظلوم‌، فقیه‌ شیعه‌ به‌ سلطنت‌ شاه‌عباس‌ و شاه‌ سلطان‌حسین‌ رضاداد.» وی‌ سلسله‌جنبان‌ چنین‌ روحانیت‌ درباری‌ را علامه‌ مجلسی‌ می‌داند و او را «امام‌اول‌ تشیع‌ صفوی‌» معرفی‌ می‌کند. او در ترسیم‌ انحراف‌ شیعه‌ می‌نویسد: «در سنت‌،متوکل‌ مظهر امامت‌ رسول‌ شد و سفیان‌ ثوری‌ مظهر رسالتش‌. در شیعه‌، شاه‌ سلطان‌حسین‌ مظهر ذوالفقار علی‌ شد و ملامحمدتقی‌ مجلسی‌ مظهر علمش‌.»  ادامه



  • کلمات کلیدی :
  • محمد حق جو ::: جمعه 86/4/1::: ساعت 8:37 صبح

    <      1   2   3   4      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 47
    بازدید دیروز: 4
    کل بازدید :1779265

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<
    آذر - دی - بهمن 1385
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    نیمه دوم اسفند 85
    فروردین 86 یک
    فروردین 86 دو
    فروردین سه
    فروردین 4
    اردیبهشت 1
    اردیبهشت 2
    اردیبهشت 3
    اردیبهشت 4
    خرداد 86
    تیر 86
    مرداد 86
    شهریور 86
    مهر 86
    آبان 86
    آذر 86
    دی 86
    بهمن 86
    اسفند 86
    فروردین 87
    اردیبهشت 87
    خرداد 87
    تیر 87
    مرداد 87
    شهریور 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    دی 87
    بهمن 87
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    دی 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389
    اردیبهشت 1389
    خرداد 1389
    تیر 1389
    تیر 89
    مرداد 89
    شهریور 89
    مهر 89
    آبان 89
    آذر 89
    دی 89
    بهمن 89
    اسفند 89
    فروردین 90
    اردیبهشت 90
    خرداد 90
    تیر 90
    مرداد 90
    شهریور 90
    مهر 90
    آبان 90
    آذر 90
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    مرداد 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    دی 91
    بهمن 91
    اسفند 91
    زمستان 91
    بهار 92
    تابستان 92
    پاییز 92
    زمستان 92
    بهار 93
    تابستان 93
    پاییز 93
    زمستان 93
    بهار 94
    تابستان 94
    پاییز 94
    زمستان 94
    بهار 95
    تابستان 95
    پاییز 95
    زمستان 95
    بهار 96
    تابستان 96
    پاییز 96
    زمستان 96
    بهار 97
    تابستان 97
    زمستان 97
    پاییز 98
    بهار 99
    پاییز 99
    زمستان 99
    بهار 0
    تابستان 0
    زمستان 0

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اصولگرا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<













    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<